مایکل پورتر، اقتصاددان آمریکایی در کتاب «رقابت را دگرگون کن» مدلی مفهومی، با نام «زنجیره ارزش» را طرح کرد که اجمالاً به تمام فعالیتها و مراحلی اشاره دارد که یک محصول یا خدمت در طول مسیر ایجاد، تولید و به دست مصرفکننده میرسد. این مفهوم بیشتر در حوزه کسبوکار موردبحث و استفاده قرار میگیرد.
زنجیره ارزش چیست؟
در زنجیره ارزش دو بخش اصلی مطرح است. اول فعالیتهای اصلی و دوم فعالیتهای پشتیبانی.
فعالیت اصلی در هر زنجیره ارزش عبارت است از ورودیهای زنجیره (دریافت، ذخیره، توزیع مواد و قطعات موردنیاز برای تولید) فرایند عملیاتی (برای تبدیل ورودی به محصولات و خدمات) و خروجی (ذخیرهسازی و توزیع محصولات به مقصد نهایی).
و فعالیتهای پشتیبانی در هر زنجیره ارزش عبارت است از:
- زیرساختها (مدیریت عمومی، برنامهریزی مالی و مدیریت کلان سازمان)
- مدیریت منابع انسانی (جذب آموزش و مدیریت نیروی انسانی).
- توسعه و فناوری (تحقیق و توسعه، فناوری اطلاعات و بهروزرسانی تکنولوژی) و تأمین و تسهیم (تأمین مواد و خدمات موردنیاز از تأمینکنندگان)
تحلیل زنجیرههای ارزش با تجزیهوتحلیل هر یک از این فعالیتها و پشتیبانیها امکان بهبود عملکرد و افزایش ارزشافزوده را فراهم میکند. این الگو به سازمانها و مجموعهها امکان میدهد تا بهدقت فرایندها و هزینهها را مدیریت کنند و راهبردهای رقابتی مناسب را تعیین کنند؛ بنابراین به طور خلاصه زنجیره ارزش از واحدهای تأمین، تولید، توزیع، مخازن و انبارها، نقاط دسترسی خدمات پس از فروش و مدیریت زنجیره تأمین تشکیل میشود.
هدف این یادداشت طرح و تحلیل زنجیرههای ارزش اطلاعات و ارتباط زنجیره ارزش با «دادهها و اطلاعات» است. تاکنون فناوری اطلاعات و حکمرانی دادهمحور، بهعنوان جزء پشتیبان زنجیرههای ارزش که در بالا ذکر شده در نظر گرفته شده است. فناوری دادهها و اطلاعات، همواره بهعنوان ابزار تحلیلی و نظارتی، در زنجیرههای ارزش محصولات مختلف نقش خود را ایفا میکنند.
این فناوریها قابلیت این را دارند که در تمامی شئون یک زنجیره ارزش محصول حضور داشته باشند و بهینهسازیهایی در زنجیره ارزش انجام دهند. این نقش دادهها و اطلاعات در جامع فرایندها و زنجیرهها، هر روز پررنگتر و بهعنوان جزئی اصلی، همراه و موازی در زنجیرههای ارزش تبدیل شده بهگونهای که اکنون سختتر بتوان، فناوری اطلاعات در زنجیرههای ارزش را بهعنوان یک نهاد پشتیبان در نظر گرفت، بلکه در بسیاری اوقات، اساساً فناوری اطلاعات، راهبری سیستم را بر عهده میگیرد و برای آن تصمیمسازی میکند. دیگر فناوری اطلاعات در زنجیرههای ارزش، بهعنوان واحد گزارش ساز تلقی نمیشود.
اصل مفهوم زنجیره ارزش اطلاعات
اما آنچه این یادداشت قصد طرح و شرح و بسط آن را دارد، اصل مفهوم «زنجیره ارزش اطلاعات» است.
زنجیره ارزش اطلاعات به معنای زنجیرهای از فعالیتها و کارهایی برای تولید یک یا چند واحد دادهای یا اطلاعاتی مورد تحلیل قرار میگیرد.
بهعبارتدیگر اگر هدف ما ارائه خدمات اطلاعاتی و دادهای باشد و بنا داشته باشیم دادههای باکیفیت را بهصورت دائمی و انبوه تولید و ساماندهی کنیم، منطقاً با مفهوم زنجیره ارزش اطلاعات مواجه خواهیم بود.
در ادبیات موجود، زنجیره ارزش در دادهها و اطلاعات را جمعآوری داده /ذخیرهسازی/ پردازش/ تحلیل/ تفسیر/ تولید دانش/ساختاردهی و انتشار و یا تقسیمبندیهای مشابه به این برشمردند.
هدف اصلی از این رویکرد چندمرحلهای رسیدن به اهدافی است که اطلاعات را بهمثابه محصول یا سرویس ارائه میکنند. از جمله کیفیت اطلاعات، دسترسیها به اطلاعات، حفاظت و امنیت اطلاعات که هر کدام اقیانوس وسیعی از آراء و نظرات و استانداردها و پروتکلها را پشت سرخود دارد که از حوصله و وظیفه این یادداشت خارج است. آنچه محل نظر است تحلیل یک واحد اطلاعاتی و یا انبارهای دادهای در میان زنجیرههای ارزش اطلاعات است.
بهعبارتدیگر در پی آنیم که بفهمیم اطلاعات بهمثابه یک سرویس یا محصول تحت چه فرایندی حاوی ارزشافزودهای شده که آن را بهعنوان محصول شکل داده است. برای ایجاد و یا تولید یک محصول یا سرویس اطلاعات باید زنجیرههای ارزش که اشاره شد شکل داده شود. اما موضوع مهم این است که «دادهها و اطلاعات» رفتاری بسیار متفاوت از سایر سرویسها و محصولات را در زنجیرههای ارزش ایفا میکنند. در واقع اطلاعات از حیث مورداستفاده و محل و دسترسی میتوانند حاوی ارزشهای بسیار متفاوت باشند.
به بیان بهتر یک واحد اطلاعاتی، مثلاً اطلاعات اقتصادی یا تجاری یک فرد، نزد شرکتهای مشاوره سرمایهگذار، اطلاعات بسیار ارزشمندی است و همین اطلاعات شاید برای مدرسه فرزندان فرد تقریباً هیچ ارزشی نداشته باشد.
بنابراین، اطلاعات و دادههای مختلف مستقل از نحوه جمعآوری، دستهبندی، پردازش، دادهکاوی، حفاظت و امنیت و دسترسپذیری باید در زنجیرههای ارزش دیگر هم تحلیل شوند.
نحوه شناسایی زنجیره ارزشهای پنهان در اطلاعات
با طرح چند مثال میتوان زنجیره ارزشهایی در اطلاعات پیدا کرد که شاید پنهان باشند و یا در وهله نخست نتوان ارتباط آن واحد اطلاعاتی را با زنجیره ارزش تشخیص داد. بهعنوانمثال وقتی کسی شمارهحساب و شماره عابربانک دارد در نگاه اولیه یک شماره بهعنوان یک واحد اطلاعاتی در دسترس ماست. حالآنکه وقتی کسی این شماره را دارد؛ یعنی حساب بانکی دارد، و کسی که حساب بانکی دارد؛ یعنی دارای هویت احراز شده توسط بانک است. پس حتماً کارت ملی هم دارد و یک شماره ملی از او در دسترس است. پس یک عدد در فرایند بانکی، زنجیره ارزش دیگری را نیز بهصورت بالقوه همراه خود دارد که کیفیت و ارزش اطلاعات را متفاوت میکند.
یک گام فراتر برویم. وقتی کسی شمارهحساب بانکی دارد؛ یعنی در فرایند یک بانک، مدارک هویتی او دیده شده و تصویر آنها نزد بانک و البته اصل مدرک نزد صاحب حساب است. معنی این امر آن است که تصویر مدارک ارائه شده به بانک میتواند توسط بانک اصالتسنجی شده باشد و خود این اصالتسنجی بهعنوان ارزشافزوده دیگری ارائه شود.
بهعبارتدیگر مثلاً دانشگاهها و ورودیهای ادارات میتوانند به شمارهحساب بانکی یک فرد بهعنوان سطح قابلقبولی از اطلاعات باکیفیت اعتماد کنند.
مثالی دیگر، یک شماره ملی و یا یک آدرس ایمیل در زنجیرههای مختلف نقشها و ارزشهای پویای مختلف دارند و اگر یک شماره ملی و یا یک آدرس ایمیل تعدادی از فعالیتهای معمولی مثل ثبتنام و مراوده با دانشگاه و مدرسه و مثلاً خرید بیمه ماشین فعالیت کرده باشد میتوان اولاً آن ایمیل را بهعنوان هویت قابلاطمینان قلمداد کرد و هم میتوان آن را بهعنوان یک سرویس اعتبارسنجی به مارکت ارائه داد.
مثال دیگر را در زمینه اطلاعات و دیتای تجاری کسبوکارها میتوان برشمرد. شماره کارت بازرگانی، کد کارگاهی، بیمه سازمانی، شماره ملی ثبت شرکتها هر کدام در فرایندهایی با اطلاعات مختلف در تعامل هستند که در زنجیرههای مختلف میتوان بهعنوان اطلاعات قابلاتکا و حقوقی و بهعنوان یک سرویس ارزشافزوده مستقل و جدید نگاه کرد.
یا مثالی بسیار سادهتر و عمومیتر، در خریدهای روزانه ما قابلطرح است. اطلاعات یک خرید روزانه ارزشی دارد و اگر این اطلاعات توسط سوپرمارکت محله دستهبندی شده باشد، اطلاعات حدودی محلی فرد هم را هم میتوان در کنار اطلاعات خرید نهاد و ارزشافزودهای بسیار مهمتر خلق کرد.
حال همین جنس اطلاعات خرید در پلتفرمهای جامع فروش، میتواند همان واحد اطلاعاتی را در میان سایر اطلاعات نشانده و برای آن کاربردهای مختلف ایجاد کند.
یا مثالی دیگر در حوزه اطلاعات پزشکی افراد: عدد روی فشارسنج داده مهمی برای بیمار و پزشک است؛ ولی برای استفاده اطلاعاتی باید آن را در زنجیرههای ارزش قرار داد.
اطلاعات پزشکی مثلاً این عدد (عدد فشارخون یک فرد) اگر در زنجیرههای ارزش مختلف اطلاعاتی قرار بگیرند حاوی ارزشافزودههای بسیار خواهد شد.
بهعنوانمثال اگر عدد فشارخون با اطلاعات سن و جنسیت بیمار در یک زنجیره قرار گرفته باشند معنایی خواهند داشت و اگر این اطلاعات به گراف خانوادگی فرد هم متصل شود، تحلیلهای پزشکی، ژنتیکی مختلفی را میتوان بر آن بار کرد و ریسکی بودن سلامتی سایر اعضای خانواده را بهعنوان شاخص ارزش جدید میتوان بهعنوان یک واحد اطلاعاتی جدید با ارزشافزوده جدید قلمداد کرد.
بنابراین، اطلاعات و دادهها، بستگی دارند کجا باشند و در چه زنجیرهای ارزشی قرار بگیرند تا بتوان ارزشها و کاربردهای مختلفی برایشان پیدا کرد. هر اطلاعات و واحد دادهای میتواند همزمان در زنجیرههای ارزش متفاوت قرار بگیرد و ارزشافزودههای مختلف را برخود بار کند.
از مهمترین نتایجی که میتوان از تحلیل زنجیرههای ارزش اطلاعات به قراری که شرح شد تحلیل پتانسیل دادهها در جانمایی در زنجیرههای ارزش مختلف اطلاعاتی است. بهعبارتدیگر هر واحد اطلاعات یا داده بهصورت بالقوه میتواند با قرار گرفتن در زنجیرههای ارزش اطلاعاتی مختلف، کارکرد و ارزشها پنهان بسیاری داشته باشد.
شبیهسازی زنجیرههای ارزش برای تولید داده با ارزشتر
ما میتوانیم زنجیرههای ارزش متعدد برای دادههای مختلف پیدا کنیم که در صورت قرار گرفتن آن واحد اطلاعاتی (داده) در آن زنجیره، ارزشافزودههای بهتری را کشف کنیم. در سطحی آیندهنگرانه هم میتوان زنجیرههای ارزش داده بالقوه را شبیهسازی کرد و سناریوهای مختلف دارای پتانسیل برای قرارگرفتن دادههای مختلف در آن زنجیرهها را طرح و ارزشافزودههای بسیار دیگری را خلق کرد.
به عبارت بهتر ما میتوانیم دقیقاً برای ایجاد (خلق) یک واحد اطلاعاتی با مختصات و کیفیاتی که مدنظر داریم، زنجیرههای ارزش را شبیهسازی کنیم و سعی کنیم، از مجرای آن زنجیره ارزش اطلاعاتی، واحد اطلاعاتی یا دادهای باارزش بیشتر تولید کنیم.
بهعنوانمثال، شماره عابربانک افراد اگر در زنجیره ارزش دفتر یک سوپرمارکت محلی باشد، شاید ارزش چندانی نداشته باشد ولی میتوان آن را ابتدا، این شماره عابربانک را از زنجیره ارزش شبکه بانکی کشور اخذ کرد که در این صورت همان شماره عابربانک به قراری که در اواسط یادداشت برشمرده شد، صرفاً به دلیل قرارداشتن در زنجیره ارزش دیگری، حاوی ارزش متفاوت شد.
همین امر در سایر اطلاعات و دادهها و سایر زنجیرههای ارزش صدق میکند. پس نتیجه میگیریم یک واحد اطلاعاتی در آن واحد میتواند ارزشهای متعدد، متفاوت و پویایی داشته باشد که بنا بر محل مورد استفاده اطلاعات، ارزش آن متفاوت خواهد بود. چه آن زنجیرههای ارزش را بشناسیم و یا نشناسیم و یا بعدها میتوان همان دیتا را از زنجیره ارزش دیگری اخذ کنیم و یا واحد اطلاعات یا دیتا را در زنجیره ارزشهای جدیدی جانمایی کرده و کاربردهای دیگری برای آن ایجاد کنیم.
بنابراین، با استفاده از مدل زنجیره اطلاعات میتوان در رقابت اقتصاد اطلاعات، گوی سبقت را از دادههای نیازموده و غربال نشده ربود.
راه پرداخت – رسانه فناوریهای مالی ایران
ثبت دیدگاه