این روزها بیلبوردهای شهری به تبلیغی جدید و پرسشبرانگیز اختصاص یافتهاند: «پولت رو طلا کن» پیامی که بهسرعت توجه عموم را جلب کرده و گویی راهی ساده و ایمن برای سرمایهگذاری را پیشنهاد میدهد. بسیاری از این سامانهها به مردم این اطمینان را میدهند که با سپردن پول خود به آنها، معادل ارزش نقدی سرمایهشان، طلا بهصورت دیجیتال به داراییهایشان افزوده میشود.
وعدهها از امنیت سرمایه، رشد بلندمدت و پوشش در برابر تورم خبر میدهند و مشتریان را به آوردن سرمایههای کوچک و بزرگ ترغیب میکنند اما، آیا این روش به همان میزان که به نظر میرسد، امن و مطمئن است؟ اگر اتفاقی بیفتد و سامانهها نتوانند طلا به مشتریان خود بازگردانند، چه خواهد شد؟
سامانههای خریدوفروش طلای آب شده چگونه کار میکنند؟
سامانههای خریدوفروش طلای آب شده، به مردم این امکان را میدهند که معادل وجه نقد خود بدون اجرت، سود و معاف از مالیات طلا خریداری کنند. افراد با واریز وجه، میتوانند در محیطی دیجیتال به سادگی مالک طلا شوند، به این صورت که مقدار مشخصی از طلای موردنظر به حساب کاربریشان اضافه میشود که این طلا بهصورت فیزیکی در خزانههای امن و تحت نظارت ذخیره میشود و هر زمان که کاربر تمایل داشته باشد، میتواند طلای خود را به صورت فیزیکی تحویل بگیرد یا به فروش برساند.
جنبههای مثبت و منفی این سامانهها
یکی از مهمترین مزایای این سامانهها، امکان سرمایهگذاری در طلا بهعنوان یکی از داراییهای امن در برابر افت ارزش پول است. مردم میتوانند به راحتی و با سرمایههای کوچک وارد بازار طلا شوند و از این طریق ارزش پول خود را حفظ کنند. این سامانهها به مردم اجازه میدهند که بدون نیاز به رفتن به بازار و خرید فیزیکی طلا، به صورت دیجیتال طلا بخرند و در هر لحظه و مکان، ارزش طلا را در حسابشان بررسی کنند. این امکان بهخصوص برای کسانی که تجربهای در خرید و نگهداری طلا ندارند، بسیار کاربردی است. همچنین با خرید طلای دیجیتال، نیاز به نگهداری فیزیکی طلا از بین میرود، که برای بسیاری از افراد، موضوع امنیت و دردسر نگهداری را برطرف میکند.
با وجود تمامی این مزایا، معایب و ریسکهایی هم جهت استفاده از سامانههای خریدوفروش طلای آب شده وجود دارد. در واقع؛ اگرچه این سامانهها ادعا میکنند که معادل طلای دیجیتالی کاربران، طلا در خزانههای امن نگهداری میشود، اما اگر سامانه با مشکلات مالی مواجه شود، تکلیف تحویل طلای فیزیکی یا پول نقد چه میشود؟ موضوع دیگر این است که بانک مرکزی تاکنون مجوز رسمی برای بیشتر این سامانهها صادر نکرده است.
این موضوع به این معنی است که در صورت بروز مشکلات، نظارت و پشتیبانی قانونی برای حمایت از مشتریان محدود خواهد بود. هرچند بسیاری از این سامانهها با دریافت نمادهای اعتماد الکترونیکی تلاش کردهاند اعتماد کاربران را جلب کنند، اما نداشتن مجوز بانک مرکزی میتواند به کاهش اعتبار و اعتماد به این خدمات بینجامد. از دیگر نکاتی که در این زمینه وجود دارد این است که دسترسی کاربران به طلای دیجیتال خود، تنها از طریق این سامانهها صورت میگیرد و در صورت بروز مشکلات فنی و یا قطعی سیستم آنها، ممکن است که کاربران به دارایی خود دسترسی نداشته باشند. این وابستگی به زیرساختهای فنی پلتفرمها نیز از جمله ریسکهای این نوع سرمایهگذاری است.
نگرانیها درباره نقدپذیری و امنیت سرمایه
نکتهای که شاید بسیاری از سرمایهگذاران به آن فکر نکردهاند این است که اگر این سامانهها به هر دلیلی ورشکست شوند یا توانایی تحویل طلا به مشتریان را نداشته باشند، وضعیت سرمایه مردم چه خواهد شد؟ آیا این امکان وجود دارد که سامانهای که تا دیروز در حال خرید و فروش طلای دیجیتال بوده، در مواقع بحرانی، با کمبود موجودی طلا مواجه شود و نتواند به تعهدات خود پایبند باشد؟ اینها سوالات مهمی هستند که در پشت تبلیغات جذاب و وسوسهکننده این سامانهها کمتر به آنها پرداخته شده است.
انتخاب آگاهانه؛ مزایا و ریسک در کنار هم
این سامانهها به طور کلی راهی برای سرمایهگذاری در طلا با روشهای آسانتر و سریعتر ارائه میدهند. با این حال، بهتر است که مردم با دیدی آگاهانه و شناخت ریسکهای مرتبط، اقدام به سرمایهگذاری کنند. شفافسازی درباره وضعیت ذخیره طلا، میزان نقدپذیری، و مجوزهای رسمی میتواند به مردم در تصمیمگیری بهتر کمک کند.
ثبت دیدگاه