محمد پاینده پیمان، مدیر ارزشگذاری سکوی کارن کراد/ ارزشگذاری به معنای تعیین ارزش اقتصادی یک دارایی است، به عبارت دیگر، محاسبه اینکه یک دارایی چقدر ارزش اقتصادی تولید میکند و چه مقداری برای خرید یا انتقال آن باید پرداخت شود. در بازارهایی که فعال هستند، قیمتها از تعامل عرضه و تقاضا کشف میشوند و به دست میآیند. به عنوان مثال، برای خرید یک ماشین، بازار فعالی وجود دارد و برای شرکتهای سهامی، قیمت سهام از عواملی مانند سود و ریسک شرکت، انتظارات در رابطه با رشد و بازدهی شرکت تعیین میشود.
برای ارزشگذاری یک شرکت خصوصی به چه نکاتی توجه میشود؟
برای یک شرکت خصوصی که بازار فعالی برای خرید و فروش سهامش وجود ندارد، ضروری است از مجموعهای از روشها و متدها استفاده کرده و از رویکردهای مختلفی بهره برد. به منظور ارزشگذاری سهام یک شرکت خصوصی میتوان از روشهای متفاوتی استفاده کرد از جمله روشهای برمبنای درآمد که احتیاج به پیشبینی درآمدها و هزینههای سالهای آتی شرکت دارد و یا استفاده از روشهای مبتنی بر بازار که شرکت خصوصی را با یک (یا چند) شرکت سهامی عام که سهام آن به طور فعال در بازار معامله میشود مقایسه میکنیم. نظیر دانش فنی و ارزش برند را بهعنوان داراییهای نامشهود شناسایی کرد. سپس با استفاده از روشهای مختلف، ارزشگذاری را انجام داده و در صورتهای مالی ثبت کرده تا بتوانیم این ارزشها را شناسایی کنیم. به عنوان مثال، یک شرکت دانشبنیان که فناوری تولید دستگاههای شتابدهنده خطی برای درمان سرطان را اختراع کرده و آن را ثبت کرده، باید ارزش اختراع خود را بهعنوان دارایی فکری شناسایی کند و با استفاده از روشهای مناسب، ارزشگذاری کند و در صورتهای مالی ثبت کند.
شناسایی داراییهای نامشهود به چه صورت است؟
بهطور کلی، برای شناسایی داراییهای نامشهود، باید داراییها شامل ویژگیهایی باشند که در بند ۴۴ استاندارد حسابداری۱۷ توضیح داده شده است از جمله این موارد میتوان به توانایی واحد تجاری برای استفاده یا فروش این دارایی و ایجاد منافع اقتصادی آتی اشاره کرد. این ویژگیها باید با استانداردهای حسابداری تطابق داشته باشند و برآورد ارزش آنها بر مبنای معیارهای مشخصی انجام شود. برای مثال مواردی نظیر دانش فنی و ارزش برند را میتوان بهعنوان داراییهای نامشهود شناسایی کرد. سپس با استفاده از روشهای مختلف و دستورالعمل جدید ارزشگذاری دارایی نامشهود، ارزشگذاری آنها را انجام داده و در صورتهای مالی ثبت کرده و به عنوان یکی از داراییهای شرکت شناسایی کرد. به عنوان مثال، یک شرکت دانشبنیان که فناوری تولید دستگاههای شتابدهنده خطی برای درمان سرطان را اختراع کرده و آن را ثبت کرده، درصورتی که به درستی هزینههای انجام شده برای تحقیق و توسعه را شناسایی کرده باشد میتواند ارزش اختراع خود را بهعنوان دارایی فکری شناسایی کند و با استفاده از روشهای مناسب، ارزشگذاری کند و در صورتهای مالی ثبت کند.
از چه روشهایی برای ارزشگذاری استفاده میشود؟
در مورد مباحث ارزشگذاری، روشها به طور کلی میتوانند به سه دسته تقسیم شوند: روشهای مبتنی بر هزینه، روشهای مبتنی بر درآمد، و روشهای مبتنی بر بازار. این دستهبندی روشهایی را که معاونت علمی و وزارت اقتصاد و دارایی به تازگی در دستورالعمل ارزشگذاری داراییهای نامشهود ابلاغ کرده است، شامل میشود. این دستورالعمل شفافیت در فضای ارزیابی را فراهم کرده و متدها و روشهای استفاده شده را تعریف کرده تا بتوان ارزشگذاری داراییهای نامشهود را انجام داد و در صورتهای مالی ثبت کرد.
تفاوت ارزش و قیمت در چیست؟
ارزش به معنای برآوردی است که ما از منافع اقتصادی یک دارایی داریم، در حالی که قیمت به معنای مبادله و معاملهای است و بر مبنای یک معامله واقعی تعیین میشود. بنابراین، تا زمانی که معاملهای بر روی سهام شرکتهای مذکور انجام نگرفته باشد، نمیتوان قیمت را تعیین کرد، و تنها میتوان برآورد ارزش را داشت.
کارکرد ارشگذاری در ارزیابی شرکتها برای جذب سرمایه چیست؟
در ارزیابی شرکتها برای جذب سرمایه یا تأمین مالی جمعی، صورتهای مالی حسابرسی شده از اهمیت ویژهای برخوردارند. ارزشگذاری داراییهای نامشهود مانند دانش فنی، اختراعات، و برند، به شرکتها کمک میکند تا با بهبود وضعیت صورتهای مالی شرکت بتواند منابع مالی بیشتری جذب کنند. همچنین، صورتهای مالی حسابرسی شده اطمینان از صحت و سقم اطلاعات مالی شرکت را به سرمایهگذاران میدهد، که این امر برای تصمیمگیری درباره سرمایهگذاری و تامین مالی جمعی بسیار حیاتی است.
در یک شرکت، داراییهای ثابت یاداراییهای فیزیکی مانند ساختمانها و تجهیزات تولیدی، ارزشی دارند که در صورت نیاز به فروش، میتوانند به منظور تامین مالی و پرداخت بدهیها استفاده شوند. ارزش این داراییها بستگی به وضعیت بازار و استفاده مورد نظر دارد.
نقدشوندگی موجودی انبار، نشاندهنده قابلیت شرکت برای تبدیل موجودیهای خود به نقدینگی در زمان مورد نیاز است. این نقدشوندگی بستگی به نوع موجودیها، بازار محصولات و استراتژیهای مدیریت موجودی دارد.
تامین مالی جمعی میتواند به شرکتهای کوچک و دانشبنیان کمک کند که به دلیل عدم دسترسی به بازار سرمایه سنتی، با استفاده از تامین مالی جمعی منابع مالی موردنیاز در مرحله رشد خود را بدون از دست دادن سهام تامین کنند. این ابزار جدید توسط شرکتها برای جذب سرمایه از عموم مردم استفاده میشود و این امر میتواند راهی برای رشد و پیشرفت آنها باشد.
با رشد استفاده از تامین مالی جمعی و افزایش حجم بازار آن، امیدواریم که شرکتهای کوچک و دانشبنیان بتوانند بهترین استفاده را از این ابزار نوین برای رشد و توسعه خود ببرند و با رونق این فرآیند بازار مالی کشور تقویت شود.
راه پرداخت – رسانه فناوریهای مالی ایران
ثبت دیدگاه