امروز در شرایطی قرار گرفتیم که نشان میدهد چشمانداز نئوبانکها در ایران با ابهامات فراوانی روبهرو شده است. راه پرداخت پیشتر در گزارشی به به وضعیت نئوبانکها در ایران، چالشها و راهحلها پرداخت و سرنوشت نئوبانکها پس از آییننامه بانک مرکزی را بررسی کرد. در گزارش پیشرو مصطفی ثابتی، عضو هیئتمدیره هلدینگ فناوری اطلاعات بانک گردشگری به سرنوشت نئوبانکها نگاهی انداخته و از چالشهای آنها در این مسیر سخن گفته است.
مصطفی ثابتی، عضو هیئتمدیره هلدینگ فناوری اطلاعات بانک گردشگری و مشاور تحول دیجیتال بانک سینا و شرکت «تفاس»، معتقد است اگر بخواهیم مبتنی بر تعریف کلاسیک نئوبانک دنیا به این موضوع نگاه کنیم، در ایران نئوبانک واقعی وجود ندارد.
به گفته ثابتی، در دنیا از نئوبانکها انتظار میرود فارغ از ارائه سرویسهای پایه بانکی، خدمات ارزشافزودهای به بخشی از جامعه یا یک صنعت خاص ارائه دهند. در ایران بیشتر از اینکه نئوبانک باشد، شعبه دیجیتال وجود دارد در واقع نمودی از بانک دیجیتال نه نئوبانک. با این حال در ایران هم چندین بازیگر هستند که تلاش میکنند در مسیر نئوبانک حرکت کنند و میتوان گفت تا حدودی پیشرو بودهاند؛ مانند «بلوبانک» یا «بانکینو».
او با اشاره به استراتژی این دو نئوبانک توضیح داد: «هر کدام از این دو نئوبانک از آغاز فعالیتشان استراتژیهایی داشتند که میتوان گفت تا حدی در اجرای آن موفق عمل کردند آنها پیشتاز در نوآوری در ارائه سروی بودند، دسترس پذیری به خدمات بانکی غیر حضوری را فراهم کردند و هم تجربه کاربری بهتری در مقابل بانکهای سنتی به کاربران ارائه دادند. برای مثال بانک خاورمیانه شعب حضوری زیادی نداشت و با بانکینو توانست مخاطب خرد جذب کند یا بلوبانک با تمرکز بر قشر تحصیلکرده، کارمند شهرنشین و ۲۵ تا ۴۰ ساله و ارائه سرویسهای پرکاربرد آنها با تجربه کاربری بهتر، توانست سهم بازار خوبی به دست آورد، اما به نظرم بقیه بانکها به این دلیل جلو آمدند تا از بازار عقب نیفتند. اکنون نئوبانک در حال رشد است، اما با نگاه دیجیتالبانک.»
نئوبانک فقط ساخت اپلیکیشن نیست
عضو هیئتمدیره هلدینگ فناوری اطلاعات بانک گردشگری ادامه داد: «حدود سه سال پیش، دغدغه بانکها این بود که از بازار عقب نمانند و به همین دلیل تبوتاب نئوبانک در ایران بالا گرفت، اما آنها پس از مدتی متوجه شدند کسبوکار نئوبانک در فضای دیجیتال نیاز به تخصص کسبوکار حوزه دیجیتال دارد. متأسفانه بدنه سنتی بانکها چنین تخصصی نداشتند چرا که این افراد سالها با رویکرد سنتی بانکداری را بهصورت کلاسیک یاد گرفته بودند و از نئوبانک فقط به تولید یک اپلیکیشن توجه کردند. جالب است که بسیاری از این افراد حتی تفاوت چندانی هم در کاربرد میان موبایلبانک و نئوبانک نمیدیدند و چون این نگاه را نداشتند، پس از رشد محدود به دلیل عدم ارائه ارزش مشخص به مخاطبان متوقف شدند. اما در برخی بانکها تلاش برای جاافتادن این نگاه و دیدگاه جدید در حال انجام است. بانکها در حال حرکت با برنامهریزی دقیقتری هستند. به طور کلی فکر میکنم پس از گذر از این فراز و نشیب ها در یکی، دو سال آینده شاهد افزایش سطح بلوغ در این حوزه باشیم.»
او درباره سرنوشت نئوبانکها پس از آییننامه بانک مرکزی گفت: «فکر میکنم یک آییننامه نمیتواند کار را به هم بریزد. صادقانه بگویم اگر کسی بخواهد کسبوکاری را راهاندازی کند، آییننامه نمیتواند مانعش شود. این آییننامه کمی روند کار را دچار اختلال کرد ، اما چیزی نیست که ترند نئوبانک را متوقف کرده باشد. من احساس میکنم در بدنه سنتی بانکها ما با برخی مدیران کمریسک طرفیم. از آنسو افرادی را در بانکها داریم که به دنبال نوآوریاند. این آییننامه فقط آب در آسیاب دسته اول ریخت و بهانهای به دست آنها داد که آن بخش از بانک را که میخواهند نوآوری داشته باشند تحت فشار قرار داده و پروژهها را متوقف یا توسعه سرویس های نوآورانه را سختتر کنند.»
رگولاتور برای نظارت نیاز به نوآوری دارد
عضو هیئتمدیره هلدینگ فناوری اطلاعات بانک گردشگری درباره اصلاح این بخشنامه توضیح داد: «در این بخشنامه چند نکته وجود دارد که با ماهیت نئوبانک در تناقض است. یک چالش بزرگ ما با نهادهای رگولاتوری و بانک مرکزی نگاه سنتی و حل صورت مساله در رویارویی با نوآوری است. وقتی صحبت از نوآوری میشود کسبوکارها باید به سراغ ایده پردازی و استفاده از فناوری بروند و راهحلهای خلاقانه ارائه کنند، ولی رگولاتور برای نظارت به دنبال نوآوری نمیرود. اکنون دنیا تغییر کرده و رگولاتور هم باید همین کار را انجام دهد و نباید رگولاتور پنجاه سال قبل بماند. رگولاتور باید به سراغ نوآوری برود و روی فناوری هم سرمایهگذاری کند، رگولاتور برای نظارت بر سرویسهای جدید و نوآورانه باید فکر و هزینه کند. اما در ایران رگولاتور این کار را نمیکند و رفتار سلبی دارد و با نوآوری مقابله میکند. گرچه من معتقدم فناوری و نوآوری مثل آب پشت سد هستند و کسی نمیتواند مانع آنها شود. در سالهای گذشته تلاشهایی از سر استیصال یا بیدانشی برای جلوگیری از رشد نوآوری در صنعت خدمات مالی شده اما به مرور زمان راه باز شد و بانکهایی که بدون توجه به محدودیت ها بر اهداف خود تمرکز کردند درنهایت نسبت به آنهایی که با این موضوعات متوقف شدند، موفقتر عمل کردند.»
ثابتی مهمترین چالش فعلی نئوبانکها را وضعیت اقتصادی پول و خدمات مالی دانست و گفت: «یکی از چالشهای نئوبانکها به وضعیت اقتصادی پول و خدمات مالی در کشور برمیگردد که کارکردش را از دست داده و از استاندارد دنیا فاصله گرفته است. تورم زیاد در ایران باعث شده اقتصاد به سمت بدهکار بودن برود و این موضوع باعث شده در چند وقت اخیر لندتکها توسعه یابند؛ از همین رو نئوبانکهایی که روی اعطای تسهیلات متمرکز شدند موفقتر عمل کردند.»
او در پایان گفت: «فقدان نوآوری در نئوبانکها احساس میشود. نئوبانکها اگر میخواهند روی این موج سوار شوند، نیاز به نوآوری بیشتر و تعامل بیشتر با کسبوکارها دارند. برای اینکه در بازار ارزشی فراتر از خدمات پایه بانکی به صورت غیر حضوری خلق شود نیاز به نوآوری است؛ نوآوریای که میان بانک سنتی و نئوبانک تفاوتی ایجاد کند.»
ثبت دیدگاه