روزی در نشست خبری یک استارتاپ بودم. آن استارتاپ در پی واکنشهای منفی برخی از کاربران مجازی خود، از نتایج مطالعهای سخن گفت که با اینهمان کردن دو شاخص «محبوبیت» و «اعتماد» نتیجه مبهمی از عملکرد خود در این شاخصها را نشان میداد. بهعنوان خبرنگار در آن نشست به همین نکته اشاره کردم و پرسیدم آیا میتوان محبوبیت و اعتماد را با هم یکی گرفت؟ فارغ از این مدل شاخصگیریها، اکنون بعد از کار در رسانههای مختلف، از عمومی گرفته تا تخصصی، و همچنین فارغ از اینکه راهپرداخت را یک رسانه محبوب نزد مخاطبانش میدانم، بیش از هر زمانی وزنه اعتماد نسبت به محبوبیت برایم اهمیت پیدا کرده؛ مؤلفه اعتماد را میتوانم به رسانهای نسبت دهم که خبر دروغ نشر نمیدهد و غوغای توخالی به پا نمیکند و از آنطرف، این روزها، محبوبیت به نظرم شاخصی چموش در برابر اندازهگیری، بسیار سلیقهای و جزیرهای مینماید که هرکسی میتواند آن را ادعا کند و در عین حال هرکسی میتواند آن را انکار کند. در این یادداشت هم با همین دیدگاه پیش رفتهام و با اشاره به عملکرد کمّی ۱۴۰۲ راهپرداخت که دیروز وارد ۱۴ سالگی شد، توضیح میدهم که چرا راهپرداخت را رسانه قابل اعتمادی میدانم.
سال ۱۴۰۲ یکی از سالهای پراتفاق صنعت فناوریهای مالی و به دنبال آن پرمحتوا برای راهپرداخت بود. طرح اصلاح نظام کارمزد و دستورالعملهای بانک مرکزی در موضوعات و حوزههای شفافیت تراکنشهای بانکی، نئوبانکها، لندتکها و تسهیلاتیارها، ازجمله اتفاقاتی بود که کسبوکارها را بهشدت تحت تاثیر قرار داد. در ابتدای سال گذشته راهپرداخت بهعنوان اولین منبع رسانهای از اصلاح نظام کارمزد بعد از ۱۵ سال خبر داد و در گزارشهای مختلف این موضوع را پیگیری کرد. جزئیاتی که راهپرداخت درباره این موضوع منتشر کرد منبع و نقطه ارجاع دیگر رسانهها شد. چند هفته بعد از آن بانک مرکزی این خبرها را تایید و طرح اصلاح نظام کارمزد را منتشر کرد.
در دیگر موضوعات روز حوزه فناوریهای مالی هم راهپرداخت تلاش کرد همپای اتفاقات پیش برود و بهجز خبررسانی، در گفتوگو با کارشناسان و صاحبان کسبوکارهای این حوزه به تحلیل نیز بپردازد و نگاهی چندبعدی به موضوعات ارائه کند.
درمجموع طبق آمارهای استخراجی از خروجی سایت پایگاه خبری تحلیلی راهپرداخت (جمعآوری دادههای این یادداشت به همت همکارم، غزل یگانگی، انجام شده است) نشان میدهد، در سال گذشته حدود ۲ میلیون و ۶۷۰ هزار کلمه روی سایت راهپرداخت ثبت شده است. محاسبه این عدد به روش انتخاب نمونه به شکل تصادفی انجام شده و البته بهتنهایی نشاندهنده عملکرد محتوایی راهپرداخت نیست. روند انتشار محتوا در ۱۲ ماه سال گذشته نیز نشان میدهد آبانماه پرکارترین ماه از سال برای راهپرداخت بوده است.
یکی از نقشهای مهم رسانه که البته شاید در شرایط خاص ایران کمرنگ شده، شبکهسازی و گردهمآوردن جامعه مخاطب خود و معرفی افراد مرتبط به یکدیگر است. این نقش را میتوان در آمار مربوط به تعداد مصاحبهها و معرفی چهرههای جدید به اکوسیستم و همچنین رویدادهای تحت پوشش راهپرداخت مشاهده کرد.
طی سال گذشته راهپرداخت با ۲۲۳ نفر از فعالان اکوسیستم گفتوگوهای مجزا داشته و ۱۸۳ مطلب پوششی از رویدادها منتشر کرده است. همچنین خبرنگاران راهپرداخت طی یک سال، حدود ۶۵۰ گزارش نوشتهاند.
مجموع موضوعاتی را که راهپرداخت سال گذشته به آنها پرداخته است، میتوان در این عنوانها دستهبندی کرد: فینتک، رگتک، لندتک، پیتک، اقتصاد نوآوری، اقتصاد سرمایهگذاری، بورس، اینشورتک، بلاکچین، تحول دیجیتال، منابع انسانی، رویداد، بانکتک، دارایی دیجیتال، ، کتاب، کسبوکار، هوش مصنوعی، امنیت، بیومتریک، رمیتنس، ولثتک، مدیریت مالی و تکنولوژی و روندها.
استخراج این دادهها و تحلیل آنها، به خود ما هم یک تصویر کلی داد تا بتوانیم امسال در راستای برنامهریزی و حساسیتهای رسانهای خودمان در پرداختن به موضوعات، چشمانداز روشنتری داشته باشیم.
راهپرداخت از ابتدا خود را یک رسانه برای کسبوکارهای فعال در حوزه فناوریهای مالی تعریف کرده و همین جنبه را در سهم مطالب کسبوکاری آن نیز میتوان دید. در سال گذشته ۳۲ درصد از حجم مطالب منتشرشده در راهپرداخت به کسبوکارها اختصاص داشته که در قالبهای مصاحبه، گزارش و خبر بوده است. بعد از آن موضوع فینتک با ۲۰ درصد رتبه دوم در محتوای ثبتشده در راهپرداخت را دارد و رتبه سوم در سهم محتوایی هم به پوشش رویدادها اختصاص دارد. کمترین سهم را هم ولثتک، رمیتنس و بیومتریک داشتهاند که نشان میدهد به این حوزه امسال باید بیشتر بپردازیم.
با این حال حدود ۱۰ مورد از پستهای اینستاگرام راهپرداخت طی سال گذشته حذف شدند که عمده آن به دلیل اشتباه تایپی یا تعویض عکس بوده که امیدواریم این میزان از خطا امسال به حداقل برسد.
عدد دیگری که در عملکرد سال گذشته راهپرداخت مهم و معنادار است، تعداد کسبوکارهای عضو (مستقیم و غیرمستقیم) این رسانه است. تعداد اعضای مستقیم راهپرداخت در سال گذشته به ۹۶ مورد رسید که لوگوی تمامی آنها در صفحه اول سایت راهپرداخت نمایش داده میشود و درمجموع بهصورت مستقیم و غیرمستقیم ۱۵۰ کسبوکار عضو رسانه راهپرداخت هستند.
این اعداد و نمایش آنها در صفحه اول سایت یکی از آن مواردی است که برای من از همان روز اولی که کار با راهپرداخت را آغاز کردم، ترغیبکننده بود. من بعد از سالها کار کردن در رسانههای عمومی، در ابتدای سال ۱۴۰۱ انتخاب کردم که در یک رسانه تخصصی مشغول به فعالیت شوم و وارد تیم راهپرداخت شدم.
آن زمان بهجز دلزدگی از فضای نوشتن در مطبوعات عمومی با توجه به شرایط حاکم و علاقه به کار تخصصی، شیوه درآمد برخی رسانهها نیز مسئلهام بود. من بهگواه تجربه همصنفیهایم شاهد صفحهفروشی، تیترفروشی و سوژهفروشی در برخی رسانهها بودم که البته در شرایط فعلیِ حاکم بر مطبوعات و فقر کلی جامعه چندان هم نمیتوان به آن خرده گرفت، اما آن چیزی که بیشتر از همه به من حس ناخوشایندی میداد، مخفیکاری و پنهانکردن شیوههای درآمدزایی بود، طوری که من بهعنوان خبرنگار ممکن بود طبق شرح وظایف روزانهام و حتی در برخی موارد علاقهام به سوژهای بپردازم و خوشحال باشم از عاملیت خودم در نوشتن و بعد متوجه شوم که شأننزول یا کاربرد آن گزارش نشئتگرفته از یک زدوبند سیاسی یا به هدف کسب درآمد بوده است. این بیاطلاعی روزنامهنگار قاعدتاً به مخاطب هم تزریق و حس ناخوشایند آن تکثیر میشود.
اما شیوه کسب درآمد راهپرداخت از همان ابتدای فعالیتم، نهتنها برای من بهعنوان کسی که جزئی از این تیم است، بلکه برای مخاطب هم شفاف و بدون پنهانکاری است. در عینحال بهقول مینا والی، سایت هم پر نیست از بنرهای تبلیغاتی «کلیک کنید».
در کنار اینها اگر بخواهم نوشتن این یادداشت را فرصتی بدانم تا از تجربه کار در راهپرداخت بنویسم، باید بگویم اینکه در فضای شفافی کار کنی و بهجای اینکه افسوس گذشتهای را که دیگر وجود ندارد بخوری، جزئی از تیمی باشی که با ایدههای جدید و طرح نو درانداختن و استمرار کار خود، پیش میرود، آنچیزی است که حداقل امروز برای من بهعنوان یک روزنامهنگار خواستنی است.
راه پرداخت – رسانه فناوریهای مالی ایران
ثبت دیدگاه