علیرضا فیضاللهپور، تحلیلگر بازار سرمایه در شرکت مدیریت ثروت رابین / این روزها بازارهای مالی بهسرعت در حال رشد و گسترش هستند. اگرچه جریان صعود عجیبی بر این بازارها در حال چیرگیست اما علامت سوال بزرگی برای ما به جا میماند؛ با وجود تمام این فراز و نشیبها، آینده این بازار به کجا میرود؟ پیروز میشود یا بازندهای میشود که عقب مینشیند؟
در آبانماه سال ۱۴۰۱، بازارهای مالی نظارهگر رشد و صعود بودند. تا اواخر دیماه همان سال این روند ادامه یافت. در اوایل بهمنماه شاهد روند بیرمقی بودیم. اما آرامآرام این بازار به سیری شبیه به گذشته بازگشت و دوباره اوج گرفت؛ تا هفدهم اردیبهشتماه ۱۴۰۲!
دلیل اصلاح و رکود بازار سرمایه
در آن بازه زمانی سوالی که بسیار مطرح میشد این بود که چرا این بازار دچار سقوط شد؟ بحثی که مطرح میشد، رشد بالای بورس در آن روزها بود. بنابراین این بازار باید برههای را به استراحتی مقطعی میپرداخت؛ تا تولدی دیگر را تجربه کند.به هرجهت، به هر دلیلی که بود، انتشار نامه خوراک پتروشیمیها در تاریخ ۱۷ اردیبهشتماه، دلیل اصلاح و رکود این بازار بود. این مبادلات، این بازار را به سمتوسوی دیگری سوق داد که ما روندی نزولی را در بازار سرمایه تجربه کردیم؛ بازاری راکد!
دلیل این رکود در وهله اول اخبار منفی برای صنایع و افزایش نرخ آنها بود. التهابات منطقهای هم دلیل دیگری بر حال و روز این روزهای بازار سرمایه شد؛ جنگهایی که در جریان و یا پیشبینی شده بودند، همه و همه فرضیههای ممکنی شدند؛ و همیشه نیز اولین گسترهای که از این اتفاقات متاثر میشود، بازار سرمایه است.
یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار، سیاستهای کلان اقتصادی و تصمیماتی است که توسط بانک مرکزی گرفته میشود. برای مثال میتوان به نرخ بهره بانکی اشاره کرد که به ۳۰ درصد افزایش یافت.
در حال حاضر بازار سرمایه در منطقه ارزندهای قرار دارد؛ اما باید گفت که p/e بازار در محدوده ۶.۵ – ۷ سیر میکند که این محدوده همان نقطهایست که در سال ۱۳۹۸ نیز بر بازارهای مالی چیره بود. که این مسئله نشاندهنده جاماندگی این بازار از دیگر بازارهاست. البته گفتنی است طی سالیان اخیر، بازار همواره در این نقطه با تقاضا روبهرو بودهاست و به عبارتی شاهد رشد در بازار سرمایه بودهایم.
این بازار تاکنون نوسانهای بسیاری را تجربه کرده اما این افتوخیزها دلیل محکمی برای خروج سرمایه از این بازار نیست.
فاکتور مهم در نقدینگی یک سهم در بازار
در این بازارها در آینده یک سهم، یک شرکت و یک صنعت سرمایهگذاری میکنیم و باید چشمانداز و آینده شرکتها و صنایع را بررسی کنیم نه گذشته آنها را.
در بازارهای مالی حبابهایی وجود داشت که نیاز مبرم آن به تخلیه شدن به وضوح احساس میشد. در حال حاضر علاوه بر تخلیه شدن این حبابها، گاها سهمهایی را میبینیم که بسیار پایینتر از ارزش ذاتیشان عرضه میشوند. اما در روند نقدینگی یک سهم، دستاوردهای یک شرکت مهمترین فاکتوریست که باید بر آن تمرکز داشت.
اولین تصمیم برای سرمایهگذاری در بازارهای مالی تحقیق و جستجو درباره وضعیت شرکتهاست؛ شرکت سودساز بوده است یا زیانده. طبق تمام این دادهها میتوان تصمیم گرفت خرید سهمی عاقلانه و سودساز است یا خیر.
کرادفاندینگ؛ راهی کمریسک برای سرمایهگذاری
کرادفاندینگ ابزاری بسیار نو و تازه است. تا چند سال گذشته بسیاری از افراد با این نوع از سرمایهگذاری آشنایی چندانی نداشتند؛ اما این روزها به عنوان شیوه شناخته شدهای درمیان مردم رواج پیدا کردهاست. این ابزار میان راههای متنوع سرمایهگذاری در دسته راههای کمریسک قرار میگیرد.
صندوقهای درآمد ثابت هم ریسکی ندارند؛ سرمایهگذار هر زمان که بخواهد میتواند دارایی خود را نقد کند.
اما مسئلهای که به میان میآید تورم حداقل ۴۰ درصدی در کشور است. بازده مورد نظر برای سرمایهگذارها و سهامداران برای دریافت سود، بازه حداقل ۵۰ تا ۶۰ درصدی است. زیرا زمانی که شما در پروژهای شرکت میکنید که سود ۴۰ درصدی دارد تنها سرمایه شما حفظ شده و سودی برایتان به ارمغان نیاورده است.
در حال حاضر صندوقهای درآمد ثابت سود ۲۵ تا ۲۸ درصد را سالانه با مردم شریک میشوند. طرحهای کرادفاندینگ نیز دارای میانگین سود ۳۸ تا ۴۲ درصد است. ریسکپذیری آدمها آنها را به سمت سرمایهگذاری در بورس هدایت میکند. معمولا این افراد در جستجوی بازدهی ۶۵ تا ۷۰ درصدی هستند. بنابراین یکی دیگر از دلایلی که میتواند افراد را مجاب کند که راه دیگری به جز صندوقهای درآمد ثابت را برای سرمایهگذاری انتخاب کنند، وجود تورم ۴۰ درصدی است.
مدیریت ثروت و سرمایه
بهطور معمول تقویت بعضی از بازارهای موازی میتواند دلیلی برای رکود بازارهای دیگر باشد. به طور مثال یکی از دلایلی که در یک ماهه اخیر، در عین حال که بازار بورس و سهمها در وضعیت خوبی بودند اما رکودی نسبی بر این بازار غالب بود، بحث نرخ سپرده ۳۰ درصدی بود. این اتفاق باعث شد که بسیاری از افراد سرمایههای خود را از بازارهای موازی خارج کرده و در این سپرده سرمایهگذاری کنند که این اتفاق خود رکودی پررنگ را برای بازار سرمایه رقم میزند.
مدیریت ثروت و سرمایه پرتفویی است که در شرایط فعلی بازار سرمایه، بخشهای مختلف آن به نوعهای متفاوت سرمایهگذاری اختصاص داده شده است. تامین مالی جمعی نیز ابزار جدیدی است که میتواند منجر به سرمایهگذاری در سهامهای خوب و قوی شود. در این بازار نمیتوان عجول بود؛ بلکه باید با صبر و حوصله به سودهای بالا دست یافت.
پالسهای مثبت زیادی وجود دارد که میگوید بازار سهام پتانسیل رشد میانمدت و جبران جاماندگی خود از سایر بازارهای موازی را خواهد داشت. اما امید است ریسک اخبار منفی دولت از سر شرکتها و صنایع بورسی کم شود و اصلاح شود.
راه پرداخت – رسانه فناوریهای مالی ایران
ثبت دیدگاه