پادکست سوم ژانویه که توسط علیرضا مفتخر، یزدان عباسی، پرهام لیلیان و افشین حیدرپور پایهگذاری شده است، یکی از پادکستهای موفق حوزه رمزارز است که کار خودش را از تابستان سال ۱۳۹۸ آغاز کرده و نام خودش را از روز تولد بیتکوین گرفته است؛ پادکستی که از کاربران عادی گرفته تا صاحبان کسبوکارهای بزرگ آن را میشناسند و از محتوای تخصصی و آموزشی آن استفاده میکنند. علیرضا مفتخر، یزدان عباسی و پرهام لیلیان که در حال حاضر گردانندگان اصلی این پادکست هستند، به مناسبت رویداد ۹ ژانویه به دفتر استودیو راهکار آمدند تا درباره این پادکست، چالشهای تولید و انتشار آن و برنامههایی که برای آیندهاش دارند، صحبت کنند. در ادامه گفتوگوی میثم سلیمانی با آنها را میخوانید.
در وصف اولین روزهای تولید
عصر یک روز پاییزی افشین حیدرپور که حالا به کانادا مهاجرت کرده است، با یزدان عباسی تماس میگیرد و میگوید که قرار است با پرهام لیلیان تولید و انتشار پادکستی را آغاز کنند که به حوزه رمزارزها مربوط میشود و از او میپرسد که آیا دوست دارد با آنها در این اقدام همراه شود؟ و این آغاز داستان آنها بوده است. یزدان عباسی با اشاره به این داستان میگوید: «پیشنهاد من این بود که پادکست را خیلی آموزشی و تخصصی نکنیم و طوری باشد که کاربران عمومی که اطلاعات تخصصی ندارند هم بتوانند از محتوای ما استفاده کنند. من آن زمان در ققنوس مشغول به کار بودم و هنوز جا و مکان مشخصی هم برای تولید پادکست نداشتیم و همین شد که قسمت اول آن را در ققنوس ضبط کردیم. ققنوس یک استودیویی داشت که با یکسری چهارچوب چوبی و شانه تخم مرغ آن را درست کرده بودند و تنها وسیلهای هم داشتیم گوشی آیفونمان بود. تمام اتاق عایق صدا نشده بود و ما هم تنها وسیلهای که برای ضبط صدا داشتیم گوشی آیفون یکی از بچهها بود و برای اینکه صدا نپیچد، یک گوشه اتاق روی زمین، نزدیک به هم نشسته بودیم و خدا میداند که قسمت اول را با چه دشواریهایی ضبط کردیم. بعد از آن برای اینکه کارمان راحت شود، به دفتر راهکار آمدیم. اتاق ضبط راهکار خیلی بهتر بود، اما هر وقت یک موتوری، وانتی، چیزی وارد کوچه میشد، تمام برنامههای ما را خراب میکرد و باید ضبط را متوقف میکردیم تا برود. با وجود همه اینها، هر چه جلوتر رفتیم کیفیت آنچه ضبط میکردیم بهتر شد.»
تلاش برای بیان مطالب به سادهترین نحو ممکن
پرهام لیلیان درباره انگیزه اولیهشان برای تولید پادکست سوم ژانویه بیان میکند: «پادکست شیر یا خط در کوین ایران ضبط میشد و برای ما خیلی جذاب بود، اما یک ایرادی که داشت این بود که بحثهایشان خیلی تخصصی بود و کاربران عادی که زیاد با دنیای رمزارز آشنا نبودند، شاید متوجه صحبتهای آنها نمیشدند و همین شد که ما تصمیم گرفتیم که پادکستی تولید کنیم که خودمانی باشد. به نظر من پادکست ما تأثیرگذار بود و خیلیها ما را با همین پادکست میشناختند و میگفتند که از طریق محتوای این پادکستها با دنیای رمزارز آشنا شدهاند و این تأثیرگذاری برای ما جذاب بود. ما تمام آنچه را در مقالات و کتابها میخواندیم، به زبان ساده بیان میکردیم تا هر مخاطبی با هر سطح دانش و اطلاعاتی بتواند از آن استفاده کند. سعی میکردیم توضیحاتمان را با یک یا چند مثال هم همراه کنیم تا قابل فهمتر شود. فکر میکنم برای بیتکوین چیزی حدود ۲۲ قسمت ضبط کردیم.»
بنا بر صحبتهای علیرضا مفتخر، این سادهسازی موضوعات و مفاهیم بهاندازهای بود که بتواند آن تأثیری را که باید بگذارد و شاید همین تصمیم ما بود که موجب استقبال خوب افراد از این پادکست شده بود.
هزینهبر و وقتگیر بودن تولید محتوا
عباسی معتقد است که دانش افراد برای ورود به بازار رمزارزها ناکافی است و شناخت درستی از آن ندارند و فردی که میخواهد وارد این بازار شود، نمیداند که دقیقاً باید چه کار کند و به عبارتی جای خالی یک فضای آموزشی در این حوزه حس میشود. او در این باره توضیح میدهد: «دلیل اینکه چنین فضاهای آموزشی کم ایجاد میشود این است که تولید محتوا هزینه و وقت زیادی را طلب میکند و سود چندانی هم ندارد. برای تولید یک محتوای چهلدقیقهای سادهترین کار این است که تخصصی صحبت کنی، اما آیا این صحبتهای تخصصی به درد یک فرد عادی که هیچی از رمزارز نمیداند و میخواهد وارد این بازار شود، میخورد؟ سادهسازی مفاهیم و موضوعات وقتگیر و سخت است و معمولاً افرادی هم که میخواهند چنین کاری کنند، بیکار نیستند و جای دیگری شغل دیگری دارند که وقت آنها را پر کرده است. این یکی از دلایلی است که ما محتوای خوب و قابل فهم در این فضا کم داریم. ما هم به جایی رسیدیم که آنقدر مشغلههای شغلی و شخصی داشتیم که دیگر به جای دو هفتهای یک بار، یک ماه یک بار قسمتهای جدید را منتشر میکردیم. نکته بعدی این است که تولید پادکست ابزار و جا و مکان مناسب میخواهد و شاید تهیه این موارد برای همه شدنی نباشد. ما یک قسمتهایی را در وضعیت کرونایی ضبط کردیم که هر کس در خانه خودش نشسته بود و به صورت آنلاین تولید پادکست را جلو میبردیم و در آخر باید به این هم توجه کرد که معمولاً چنین پادکستهایی ممکن است اصلاً شنیده نشوند، چون یکسری صدا آن بیرون وجود دارد که آنقدر بلند است که جایی برای ما نمیگذارد. ما محتوای انگیزشی دست مردم نمیدادیم و سعی میکردیم آن دانشی را که برای ورود به بازار نیاز دارند، در اختیار آنها قرار دهیم تا خودشان راهشان را پیدا کنند، اما خیلی از پادکستها هستند که با محتوای انگیزشی و این حرفها که با شنیدن این پادکست راه صدساله را یکشبه میروید، جای خودشان را در بازار پیدا میکنند و متأسفانه محتوای صادقانهای هم ندارند.»
در آینده روی ویدیوکست متمرکز میشویم
پادکست سوم ژانویه با وجود اینکه جایگاه خوبی پیدا کرده بود و روزبهروز هم پیشرفت میکرد و باکیفیتتر میشد، از یک جایی به بعد متوقف شد. لیلیان درباره توقف این پادکست و برنامههایی که برای آینده دارند، میگوید: «کیفیت برای ما خیلی مهم بود و ارائه یک پادکست با کیفیت خیلی هزینهبر بود. برای مثال دو سال پیش که برای تولد بیتکوین یک برنامهای داشتیم که با وجود اینکه اسپانسر داشت، بخش بزرگی از هزینهها به گردن خودمان بود و آن فیدبکی که دلمان میخواست را نگرفتیم و صرف مالی برایمان نداشت. افشین حیدرپور هم میانههای راه از ما جدا شد و یکی از دلایل دلسرد شدنمان همین بود. با وجود این، میخواهیم آن را در قالب جدیدی از سر بگیریم. ما از هیچ شروع کردیم، جا گرفتیم، برای برخی قسمتها اسپانسر گرفتیم و ویدیوکست را هم به آن اضافه کردیم. رویداد تولد بیتکوین هم با توجه به داراییها و پتانسیلهایمان کار خوبی از آب درآمد. تجربه بیرون دادن ویدیوکست به ما نشان داد که اگر تمرکزمان را روی این بخش بگذاریم، مخاطب بیشتری جذب خواهیم کرد. برای همین میخواهیم در آینده روی ویدیوکست تمرکز کنیم. پادکستمان هم که ۵۶ قسمت منتشر شده و فکر نمیکنیم دیگر محتوایی باشد که لازم باشد به زبان ساده دربارهاش صحبت کنیم. در نتیجه در آینده از ما یک ویدیوکست سرگرمکننده به سبک رئالیتیشوها خواهید دید که در بخشهایی از آن بحثهای آموزشی را هم داریم و در جستوجوی اسپانسر هستیم.»مفتخر از فصل دوم این پادکست به جمع بچهها پیوسته و ایده ساخت ویدیوکست هم از او بوده است. او در این باره توضیح میدهد: «تدوین ویدیوکستها کار سختی بود و من خودم عهدهدار این کار بودم و اذیت میشدم. علاوه بر تدوین، آپلود کردنشان هم با این سرعت اینترنتی که داریم، کار سختی بود. با وجود این از پیشنهاد دادن آن پشیمان نیستم و اگر قرار باشد به یکی از کارهایی که از انجام دادن آن پشیمان هستم، اشاره کنم، آن پیشنهاد رفتن به استودیوی ضبط دانشگاه شریف است که اصلاً برای ما مناسب نبود.»
راه پرداخت – رسانه فناوریهای مالی ایران
ثبت دیدگاه