رضا جمیلی / هر پیشبینیای در ایران، آغشته به دز زیادی از خوشبینی است! این جمله را با کمی تصرف از یکی از دوستان دانا و البته توانایم وام گرفتهام. پیشبینیها خاصه در بهار و روزهای آغازین سال که آدمی میل گریزناپذیری به بهبود و زیبایی و نو شدن دارد، خوشبینانهتر هم میشوند. مگر میشود در ساحلی بر کرانه خلیجفارس لمیده باشید و از آفتاب کمجان بهاری لذت ببرید و بعد در پیشبینیهای خود برای سال ۱۴۰۳، ابری تیرهوتار ببینید که در آن از دلار ۱۰۰ هزارتومانی تا تورم ۵۰ درصدی از خودشان صداهای رعبآور در میآورند؟ آری میشود!
از نوروز سال ۱۳۹۵ عهدی نانوشته با خود داشتم و هر سال تلاش کردهام از دانستهها و درسهای سال قبل و بررسی سرپایی روندهایی که میبینم پیشبینیهایی برای حوزه کاری خودمان که همان کسبوکارهای نوآور و استارتاپها هستند داشته باشم. یک تحلیل شخصی که گاهی غلط از آب درآمده و در مواردی هم درست. عهدی که امسال هم با دستی لرزان و البته آگاهی از ضریب خطای بالاتر پیشبینیهایم میخواهم به جا بیاورم. اینقدر متغیر نادیده و خلقالساعه در این سالها بر سر اکوسیستم نوآوری و کلاً اقتصاد و اجتماع ایران حادث شده که این دست پیشبینیها را میتوان چیزی شبیه یک بازی روانی برای تمدد اعصاب یا حتی در حالتی سادومازوخیستی برای خطوخش انداختن بیشتر بر اعصاب خود و مخاطبان دانست. پس نفس عمیقی بکشید و زیاد این پیشبینیها و البته زمانه و روزگار را جدی نگیرید.
سال توقف موقت استارتاپبازی دولتیها یا سال بیرونقی سوپرمارکتهای استارتاپی
تجربه دولتهای مختلف نشان داده که سال پایانی دولت، سال انقباض بودجهای است. پولهای دولتی کمتر سر از بخشهای نوآوری در خواهد آورد و اگر هم تدبیری درست در این زمینه باشد، میرود به سمت طرحهای کلان و پرهزینهای که قرار هستند تندتند به مرحله روبان برسند! پس بیراه نیست اگر پیشبینی کنیم پولهای دولتی اکوسیستم که حداقل گوشههای امنی برای برخی کسبوکارهای این فضا ایجاد میکردند، امسال آب بروند و این شاید معنایش لاغرشدن برخی کسبوکارهای دوپینگی و خصولتی باشد که در دو سه سال گذشته حسابی در اکوسیستم جولان دادهاند. کاری به خوب و بد ماجرا ندارم؛ اما این بخشی از واقعیت حرکت سینوسی اکوسیستم نوآوری کشور در سالهای اخیر بوده است.
در سال پایانی دولت، مسئولان دیگر کمتر از استارتاپ و نوآوری میگویند و هر کسی تمرکز و توجه و البته عملکردش معطوف به آرایش جدید سیاسیای است که سال ۱۴۰۴ رقم خواهد زد. این برای خصوصیهای واقعی معمولاً فرصت است و برای نیمچه استارتاپها و پروژههای استارتاپی دولتی ازجمله برنامههای تلویزیونی و رویدادها و جشنوارهها و ژانگولرهای پرسروصدا اما کمتاثیر آنها یعنی رسیدن تابع سینوس به محور افقی یا حتی رفتن به زیر آن.
پول دولتی هم که کم شود، برخی از سوپرمارکتهای استارتاپی برچیده خواهند شد. سوپرمارکتهایی که در این سالها باتکیهبر همین بودجهها و پولها و شناسایی ذائقه مخاطب دولتی، اقلام مختلف استارتاپی را در بستهبندیها و رنگهای متنوع میفروختند. آنها که از شتابدهنده تا طرحهای استارتاپی و از سامانه تا اپلیکیشن را به دولتیها میفروختند و میانداختند.
خردهفروشی و بازیای که تازه شروع شده است
سال ۱۴۰۲، سال کسبوکارهای دارایی دیجیتال و فینتک ازجمله لندتکها بود. سالی که نمود واقعی آن را در الکامپ و حضور کسبوکارهایی دیدیم که تا پیش از آن چندان جدی گرفته نمیشدند. آنجا بود که بسیاری تازه متوجه شدند در این اکوسیستم چه میگذرد و کلیدواژه تغییر اکوسیستم بهجای پایان اکوسیستم بیشتر در دهانها چرخید.
من فکر میکنم حرکتی که در سال گذشته در حوزههایی چون دارایی دیجیتال و چند تک و وامها خرد شروع شد، امسال نمودش در صنعتهای دیگر روشنتر خواهد شد؛ ازجمله در صنعت خردهفروشی. موضوع «اعتبار» و رتبه اعتباری کاربران فارسی دنیای اینترنت، احتمالاً هم معادلات جدیدی را در فروش آنلاین رقم خواهد زد و هم کسبوکارهای نوآور و راهکارهای جدیدی را معرفی خواهد کرد.
صنعت خردهفروشی در پیوند با ابزارهای چند تک و اکوسیستمی که در این حوزه شکلگرفته و در سال گذشته برخی آزمونوخطاهایش را انجام داد، هم تغییر خواهد کرد و هم شاهد ورود بازیگران قدیمی با رویکردهای نوآورانه خواهد بود. بازاری که در آن کمتر میتوان صحبت از تأثیرگذاری استارتاپها کرد و بازیاش بازی بزرگان است؛ اما احتمالاً کوچکترهای استارتاپی بهخصوص در حوزه خرید و لجستیک بتوانند در باد بزرگان، خدمات و ابزارها و راهکارهایی را ارائه و خودی نشان دهند.
نوشتم حوزه «خرید» نه «پرداخت». چون فکر میکنم وقتی توان و قدرت مالی مردم پایین بیاید و حسابهایشان کمجان شود، بیشتر از راهکارهای پرداخت، راهکارهای خرید اهمیت پیدا میکند. اینجاست که اعتبار کاربران، قدرت وامدهی خرد تولیدکنندگان و خردهفروشهای بزرگ و البته نوع همکاریشان با بانکها و لندتکها یا همان امبدد فینتک (Embedded Fintech)، معادلات این بازار را رقم خواهد زد.
تقلای گروه صنعتی گلرنگ در سال ۱۴۰۲ و چند معامله استارتاپیاش را هم شاید باید در چنین زمینهای فهم و تحلیل کرد. تلاشهایی که تا رسیدن به یک الگوی مناسب یا موفق راه زیادی دارد؛ اما به نظر در سال ۰۳ و با ورود جدیتر یکی دو مجموعه صنعتی دیگر مانند انتخاب، میزبان، زرین، زر و … مدل درست «نوآوری در سازمانها و صنایع بزرگ» ایران هم کمکم دربیاید.
لجستیک: از شوش تا گنجههای هوشمند
اما وقتی صحبت از تحول در صنعت خردهفروشی آنهم باتکیهبر تجارت ۱۰-۱۵ سال گذشته اقتصاد دیجیتال میشود، نمیتوان یک بال مهم اوجگیری این بازی بزرگ را ندید. لجستیک و بهخصوص حملونقل خرده بار درونشهری و البته جادهای، در سال ۱۴۰۳ شاهد تغییرات زیادی خواهد بود. سرمایهگذاریهایی که در سالهای اخیر روی این حوزه شده، امسال بخشی از تأثیر خود را به رخ صنایعی که به آنها خدمت میدهد ازجمله همین خردهفروشی خواهد کشید.
لجستیک با همه تغییرات و چهرههای جدیدی که در ۵-۶ سال گذشته به خود دیده، هنوز یکی از صنایع و بازارهای بهشدت بیگانه با نوآوری است. هنوز طلایهدارها و بازیگران اصلی آن در بخش جادهای گاراژدارهای شوش و سیستم عقبمانده پست دولتی و در بخش شهری راهکارها و ابزارهای سنتی چون پیک و آژانس است. به جز بخشهایی چون غذا و سوپرمارکت که سرمایهگذاری عظیم اسنپ در سالهای گذشته کمی لجستیک آنها را تحول کرده، هنوز راه درازی بهخصوص در حوزه جابهجایی خرده بار بینشهری مانده که تشنه نوآوری و کسبوکارهای جدید است. امسال شاید یکی از نقطه عطفهای این صنعت باشد. خردهفروشهای بزرگی چون دیجیکالا و افق کورش و شهروند و … با همه تلاشهایشان هنوز پاشنه آشیل خود را لجستیک میبینند و احتمالاً همین نقطه درد بزرگ، انگیزهای باشد برای سرمایهگذاری بیشتر و یا حتی همکاری با استارتاپها و نوآورهای این حوزه در یک بازی برد – برد واقعی.
امسال سال سختتری است… جدی میفرمایید؟!
واقعاً این جمله را دیگر نمیتوان بهعنوان پیشبینی به کسی قالب کرد! این دیگر از بدیهیات زندگی در ایران در عصر پسابرجام شده است. از ۹۶ به این سو یکی از محافظهکارترین پیشبینیها حداقل در حوزه کسبوکار این است که بگوییم امسال سال سختتری به نسبت پارسال است!
در واقع چشمبسته غیب گفتن است این جمله. اما من فکر میکنم در اکوسیستم نوآوری ایران که کسبوکارها در سالهای اخیر با لطایفالحیلی آنگونه که از حضرات مالیات و بیمه برمیآید؛ مشتومال نشده بودند امسال حسابی از جای نیش و دندان این سازمانها بر پیکر خود جیغشان هوا برود. اقتصاد نوآوری از معدود بخشهای اقتصاد کشور بوده که در چند سال اخیر و با وجود همه گرفتاریهای کشور، داعیه رشد داشته است. (حداقل بنیانگذاران کسبوکارهای آنلاین کشور مدام از رشد و چندبرابر شدن آمارهایشان گفتهاند.) پس دورازذهن نیست که داروغههای مالیاتی از میان بخشهای مختلف اقتصاد حواسشان بیشتر به آنها باشد و روی درآمدزایی از این اکوسیستم حساب ویژهتری بازکرده باشند.
۱۴۰۳، از آن سالهاست که احتمالاً بعدها بهعنوان آغاز یک تاریخ جدید مالیاتی از آن یاد خواهد شد. خیلیها از همین حالا دستبهکار شدهاند و فعالیتهایشان را یا حداقل فعالیتهای رسمیشان را «حداقلی» کردهاند. دورازذهن نیست که بسیاری از نیمهجانها و نیمهتعطیلهای استارتاپی که در سالهای گذشته برای حفظ ظاهر هم که شده بود کرکره کسبوکارشان را باز نگه داشته بودند، امسال از ترس مالیات و کاغذبازی و هزینههای آن هم که شده، تابلوی پایان را بالا ببرند و رسماً و علناً جام زهر را سر بکشند و از این فضا خروج کنند. از آن سالهاست که احتمالاً در پایانش، تعداد کسبوکارهای خرد و متوسط یا همان SMEهای وطنی کمتر شود. این یکی از جنبههای سخت سال ۰۳ برای کسبوکارهاست. سختتر از همیشه.
امیدتان به پوستکلفت خودتان باشد و بس!
البته نیازی به گفتن نیست که وقتی این سختی را جمع بزنید به تورم و دلار و هزینههایی که همیشه از پیشبینیها جلوترند، اوضاع چقدر قمردرعقرب میشود. البته که زور زندگی و امید و پوستکلفتی ما از همه این نمودارها و عددها و چالشها بیشتر است ایشالا!
قصه تکراری منابع انسانی و مهاجرت و حسرتخوری برای برنامههای جهشی دبی و عربستان و ترس از سایه همیشگی جنگ بر سر خاورمیانه بلاخیز و … را هم که خودتان بهتر از من میدانید و نیازی به گفتن از آنها و تأثیرشان بر هر پیشبینی و تقویت مصیبتهای موجود نیست.
سال نو مبارک و فراموش نکنید در این تاریخ بلند که بر این سرزمین گذشته آن چیزی که ما را همیشه نجات داده، فراموشنکردن زندگی و سرزندگی و دستگیری از دیگران در روزهای سخت بوده است.
راه پرداخت – رسانه فناوریهای مالی ایران
ثبت دیدگاه