حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

شنبه, ۱۰ آذر , ۱۴۰۳ Saturday, 30 November , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 16132 تعداد نوشته های امروز : 84×
۷۰ درصد سهام نوار را از سرآوا و سایر سهام‌داران خریدیم
  • ۱۴۰۳-۰۹-۱۰ ساعت: 12:55
  • شناسه : 34579

    ۲۰ اسفند سال گذشته بود که سرآوا اعلام کرد از ساختار سهام‌داری پلتفرم «نوار» خارج شده و سهام خود را به بنیان‌گذاران آن واگذار کرده است. این اتفاق که سرآوا از آن به‌‌عنوان یک خروج موفق یاد کرده بود، سرآغاز زنجیره‌ای از خروج این سرمایه‌گذار از پورتفولیوی خود بود و در ادامه شاهد خروج این […]

    ارسال توسط :
    پ
    پ


    ۲۰ اسفند سال گذشته بود که سرآوا اعلام کرد از ساختار سهام‌داری پلتفرم «نوار» خارج شده و سهام خود را به بنیان‌گذاران آن واگذار کرده است. این اتفاق که سرآوا از آن به‌‌عنوان یک خروج موفق یاد کرده بود، سرآغاز زنجیره‌ای از خروج این سرمایه‌گذار از پورتفولیوی خود بود و در ادامه شاهد خروج این شرکت از دیجی‌کالا و زیرمجموعه‌های شرکت هزاردستان شامل بازار و دیوار بودیم. البته سرآوا تنها سرمایه‌گذار نوار نبود که بنیان‌گذاران آن اقدام به خرید سهام آن کرده بودند. به گفته حمیدرضا شربتیان، مدیرعامل و هم‌بنیان‌گذار نوار، او با همراهی آرش صباحت و عارف قراخانی دیگر بنیان‌گذاران این پلتفرم و همچنین شریک دیگری که نخواست از او نامی به میان آورد، ۷۰ درصد از سهام سرمایه‌گذاران ایرانی و خارجی نوار را خریداری کرده‌اند و با چشم‌اندازی طولانی مدت به دنبال ایجاد لاین‌های کسب‌وکاری تازه در فضای محتوای صوتی هستند. یکی از نکات قابل توجه در گفت‌وگو با بنیان‌گذاران نوار چالش‌هایی است که داشتن سرمایه‌گذار خارجی در ایران دارد. به گفته آنها در سامانه‌هایی مانند مالیات و… تمهیدی برای شرکت‌هایی که سرمایه‌گذار خارجی دارند در نظر گرفته نشده است و گویی سرمایه‌گذار خارجی باوجود شعارهایی که در زمینه جذب سرمایه از دیگر کشورها داده می‌شود، در عمل جایگاهی در دیدگاه حاکمیتی ندارد.

    داستان پلتفرم نوار و شکل‌گیری‌اش از کجا آغاز شد؟

    آرش صباحت: ما در ابتدا سه نفر بودیم؛ عارف قراخانی، حمید اسدی و من که از قبل سابقه همکاری با یکدیگر را داشتیم. ایده پلتفرم نوار در ابتدا توسط عارف قراخانی با ما در میان گذاشته شد. همه ما به‌نحوی اهل گوش دادن کتاب صوتی بودیم و تصمیم گرفتیم که این ایده را پیگیری کنیم. تیم ما جزو استارتاپ‌هایی بود که به سایکل اول آواتک پیوستیم و در آنجا پذیرفته شدیم. در آواتک که بودیم آقای شربتیان هم به تیم ما پیوست و به این شکل آن هسته اولیه نوار شکل گرفت.

    با توجه به اینکه نوار جزو نسل اول استارتاپ‌ها به شمار می‌آید مهم‌ترین چالش‌هایی که در آن دوران با آن مواجه بودید چه بود؟

    صباحت: همه ما پیش زمینه سازمانی و شرکتی داشتیم اما فضای استارتاپی آن زمان خیلی جدید بود و ایجاد این تغییر در خودمان برای فعالیت در این فضا یکی از چالش‌های ما بود. یکی از چالش‌های دیگر تیم‌سازی و یافتن افراد مستعد و جوانی بود که بتوانیم با آنها همکاری کنیم که بخواهند ریسک کنند و در فضایی غیر ساختاریافته که آن زمان ناشناخته بود کار کنند. در کنار همه این موارد چالش‌های شرکت‌داری هم بود و ما مجبور بودیم به‌جای اینکه انرژی خود را روی کاری که می‌خواهیم انجام دهیم بگذاریم، بخشی زیادی از انرژی را برای شکل دادن ساختار شرکت اختصاص دهیم تا در آینده با مسائل حقوقی، مالیات، بیمه و… برخورد نکنیم. تقویت نتورک و یافتن سرمایه‌گذار هم که چالش‌های خاص خود را داشتند.

    شربتیان: از آنجایی که من با شش ماه فاصله به دوستان اضافه شدم، چیزی که برای من هنگام وارد شدن به نوار جالب بود این بود که فضای نوار و آینده‌ای که برای آن ترسیم می‌شد کاملاً جدی بود. پلتفرم نوار از همان زمان مانند یک شرکت برای جذب سرمایه، خروج و… برنامه داشت. شاید برخلاف شرکت‌های دیگری که اطراف خودمان می‌دیدیم که برخی از آنها هم فعالیت‌شان در همان سطح شتاب‌دهنده متوقف شد، برای بنیان‌گذاران اولیه نوار موضوع راه‌اندازی نوار خیلی جدی بود. اینکه تیم بنیان‌گذار بداند که قرار است چه کار کند از اهمیت‌ زیادی برخوردار است.

    پلتفرم نوار در سال‌های ابتدایی فعالیتش یکی از چالش‌های پیش روی خود را فرهنگ‌سازی در زمینه کتاب‌های صوتی میان فعالان صنعت کتاب و مخاطبان عنوان می‌کرد، در حال حاضر آیا شرایط در این زمینه بهبود پیدا کرده؟ آیا تخمینی از بازاری که در آن فعال هستید دارید؟

    شربتیان: زمانی که نوار کارش را آغاز کرد ما به دنبال پلتفرمی بودیم که از دو سو مشتری داشت؛ تأمین‌کنندگان محتوا و مصرف‌کنندگان محتوا. برنامه ما از اول به این شکل بود که در حوزه کتاب صوتی باقی بمانیم زیرا گمان می‌کردیم این بازار نسبت به کتاب دیجیتال، بازار بزرگ‌تری خواهد شد؛ آمارهای بخش‌های مختلف بازار هم نشان داده که این حوزه حجم بیشتری از کل بازار کتاب الکترونیک دارد. زمانی که ما کارمان را شروع کردیم حدود ۵۰ کتاب صوتی به شکل قانونی تولید شده بود و محتوا بسیار کم بود. از سویی شنوندگانی هم که حاضر باشند برای شنیدن کتاب صوتی پول پرداخت کنند، بسیار کم بود. کتاب صوتی آن زمان به‌عنوان یک کالای لوکس شناخته می‌شد. در این شرایط نوار مأموریت سختی داشت و باید ناشران چاپی و تولیدکنندگان محتوای صوتی را قانع می‌کرد که وارد این بازار شوند و حجم محتوای بیشتری تولید کنند. این موضوع در نهایت منجر به این شد که ما در زمینه تولید محتوا سرمایه‌گذاری کنیم که در این راستا استودیو نوار متولد شد که هنوز هم یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان محتوای صوتی است. در حال حاضر این بازار رشد کرده و حدود ۱۲ هزار عنوان کتاب صوتی در بازار داریم و در کنار آن محتواهای دیگری هم تولید شده است. البته به نسبت جمعیت و نیاز بازار این عدد کم است اما به هر حال با رشد همراه بوده است. در این سال‌ها نوار بیش از یک میلیون نفر کاربر داشته که حداقل به یک کتاب گوش داده‌اند. این عدد برای ما به لحاظ این آگاهی که توانستیم ایجاد کنیم و زمانی که توانستیم ذخیره کنیم یا برای مخاطبانمان تبدیل به زمان مفید کنیم ارزشمند است. در دو سه سال اخیر البته این رشد کمی کند شده است. البته و همان‌طور که ما از ابتدای کار نوار هم به آن فکر می‌کردیم مواردی مانند وابسته نبودن صرف به بازار کتاب و فکر کردن به بخش‌های دیگری از بازار محتوای دیجیتال به‌ویژه محتوای صوتی، عامل تصمیم ما برای ادامه کار نوار است. ما بنیان‌گذاران نوار فکر می‌کنیم بخش‌های جذاب‌تری در بازار محتوای صوتی وجود دارد که در ایران یا به آن کم پرداخته شده یا درست پرداخته نشده یا اینکه کسی هنوز سراغ آن نرفته است؛ قطعاً این بازار بزرگ‌تر از بازار کتاب دیجیتال خواهد بود.

    حمیدرضا شربتیان، مدیرعامل پلتفرم نوار و آرش صباحت، هم‌بنیان‌گذار دیگر نوار

    آیا آماری از اندازه بازار دارید؟

    شربتیان: بازار کتاب دیجیتال در سال گذشته حدود ۲۰۰ میلیارد تومان گردش مالی داشته است که البته شامل بخش‌های مختلف آن از جمله کتاب صوتی می‌شود. من فکر می‌کنم این اندازه امسال با رشد همراه خواهد بود. اما همان‌طور که اشاره کردم برنامه نوار پس از توافق با سهامداران و خرید سهام آنها این بوده که وارد بخش‌های جدید شود. در کنار این برنامه ما سهم خود را در بازار موجود نیز رشد خواهیم داد یا حداقل با رشد بازار فعلی همراه خواهیم شد. بخش‌هایی که نوار وارد آنها می‌شود وابسته به کتاب نیست و در آن بخش‌ها می‌توان رشد سریعی را تجربه کرد.

    با پایان همه‌گیری کرونا، برخی از پلتفرم‌ها با توجه به ماهیتی که داشتند و توانسته‌ بودند در دوره کرونا رشد خوبی را تجربه کنند، با افت مواجه شدند؛ آیا پلتفرم نوار نیز چنین تجربه‌ای داشت؟

    شربتیان: فکر می‌کنم این موضوع درباره پلتفرم‌های خارج از ایران هم اتفاق افتاد که در دروان کرونا رشدی را تجربه کردند و پس از آن دوره شرایط برایشان عادی‌تر شد. شاید در مجموع کرونا نتوانست باعث ایجاد یک تغییر عادت شود که مردم بخواهند در خانه بمانند و از محتواهای پلتفرم‌ها استفاده کنند؛ با این حال این دوره حجم خوبی را به کاربرانی اضافه کرد که دوست داشتند محتوایی را ببینند یا بشنوند. در این دوره بیشترین بخشی که در دنیا و ایران رشد کرد، اول محتوای ویدئویی بود و پس از آن محتوای صوتی و کتاب الکترونیک قرار داشتند. اما از آنجا که سرویس ما بر پایه اشتراک است و تنها سرویسی هستیم که همه محتواهای صوتی بازار را در قالب اشتراک می‌توانیم عرضه کنیم، این افت کمتر اتفاق افتاد.

    کپی‌رایت در ایران خیلی جدی گرفته نمی‌شود و برخی از پلتفرم‌های فعال در حوزه محتوا از این شرایط به‌عنوان یک چالش یاد می‌کنند؟ درباره نوار شرایط به چه شکل است؟ آیا پیش آمده موردی را به شکل حقوقی موضوع در این زمینه را دنبال کند؟

    شربتیان: مسئله این است که ما در ایران قوانین کپی‌رایت بین المللی را رعایت نمی‌کنیم و این یکی از معضلات اساسی بازار ماست و این مسئله آسیب زیادی به این حوزه وارد کرده است. حجم قابل توجهی از بازار ما ترجمه است و بخش قابل توجهی از کتاب‌های پرفروش چند بار ترجمه می‌شوند. به نظرم این یکی از آسیب‌های اساسی بازار نشر است که وارد بخش کتاب صوتی هم شده است. معمولاً ناشران کمی هم اقدام به خرید کپی‌رایت اثری خارجی برای ترجمه در ایران می‌کنند. استفاده از محتوا به صورت غیرقانونی در بعضی از بخش‌ها مانند VODها افت قابل توجهی داشته است. در بخش کتاب الکترونیک و محتوای صوتی هم این افت وجود داشته است. این افت را می‌توان نتیجه کمپین‌هایی دانست که برای رعایت کپی‌رایت به‌وجود آمدند؛ همین‌طور ما در پلتفرم نوار تلاش کردیم که با ارائه اشتراک و در دسترس قرار دادن راحت‌تر محتوا، دلایل را برای مصرف غیرقانونی کم کنیم. اما همچنان در پلتفرم‌هایی مانند تلگرام برخی از محتواها مانند کتاب الکترونیک و صوتی عرضه می‌شود و این موضوع  یکی از تهدید‌های این حوزه است. همه جای جهان این اتفاق وجود دارد اما در ایران به این دلیل که ما ارتباط کمتری با پلتفرم‌های بین‌المللی داریم کار برای پیگیری سخت‌تر می‌شود. علاوه‌بر آن بخش قابل توجهی از محتوا اصلاً متعلق به ما نیست که بخواهیم برای آن یک دعاوی حقوقی بین‌المللی راه بیندازیم؛ زیرا کتاب ترجمه است و به‌ لحاظ حقوق بین‌‌الملل به شکل غیر قانونی در ایران ترجمه و عرضه شده است.

    البته این موضوع هم ناگفته نماند که در حال حاضر هم برخی از افراد موافق قبول کردن قوانینی مانند کپی‌رایت نیستند و می‌گویند که پذیرفتن آن به نفع جامعه نیست.

    آیا برای ورود به بازار کشورهای دیگر هم برنامه‌ای دارید؟

    صباحت: ما چند سال پیش تلاش کردیم یک همکاری با شرکت «استوری‌تل» سوئد انجام دهیم. استوری‌تل یکی از شرکت‌های برتر در زمینه محتوای صوتی در جهان است. در این زمینه گفت‌وگوهای خوبی انجام دادیم، دو طرف از شرکت‌های یکدیگر بازدید کردند و به‌دنبال نحوه همکاری بودیم و کار هم خوب پیش می‌رفت که در نهایت این همکاری صورت نگرفت. یکی از مهم‌ترین دلایل آن هم همین موضوع کپی‌رایت بود که درباره‌اش صحبت شد. حجم وسیعی از محتواهایی که در ایران وجود دارد ترجمه است و کپی‌رایت درصدبالایی از آنها انجام نشده است. این موضوع برای شرکت‌های خارجی خیلی مهم است. در نهایت این شرکت برای فعالیت در منطقه خاورمیانه و آسیا سراغ شرکت‌های ترکیه‌ای و اماراتی فعال در این زمینه رفت. یکی دیگر از مشکلات ما با این شرکت سوئدی موضوعات انتقال پول و مسائلی از این دست بود.

    شربتیان: ما در آن زمان که حدود دو سه سال از کار پلتفرم نوار می‌گذشت، سرمایه خارجی جذب کرده بودیم و برنامه داشتیم برای ورود به بازار منطقه و از آن سو یک بازیگر بزرگ جهانی هم برنامه داشت که کارش را در خاورمیانه توسعه دهد. اما ما جلوی چشم‌مان دیدیم که یک استارتاپ هم‌سن ما یا شاید کوچک‌تر در ترکیه چند میلیون دلار خریداری شد و این اتفاق برای یک استارتاپ دیگر در امارات هم افتاد و این مجموعه‌ها وارد یک چرخه بزرگ‌تر برای تولید و عرضه محتوا شدند. این اتفاق در حالی افتاد که برنامه استوری‌تل این بود که کارش را در خاورمیانه با زبان فارسی شروع کند و پس از آن سراغ ترکی استانبولی و عربی بروند. متأسفانه این فرصت برای ما از دست رفت.

    آرش صباحت، هم‌بنیان‌گذار نوار

    به موضوع جذب سرمایه اشاره کردید؛ پلتفرم نوار سه مرحله جذب سرمایه داشت؛ در این مسیر چه فرصت‌هایی برایتان پیش آمده؟ تجربه کار کردن با سرمایه‌گذاران مختلف به چه شکل بود؟

    شربتیان: پس از آواتک یا هم‌آوای فعلی، ما سه مرحله اصلی تزریق سرمایه داشتیم. از این سه سرمایه‌گذاری‌ها در نوار، دو سرمایه‌گذاری مربوط به دورانی است که آقای اسدی مدیرعامل نوار بودند و یک مرحله از آن هم یک سال پس از مدیرعاملی من اتفاق افتاد. حمید اسدی که به‌نظرم یکی از حرفه‌ای‌ترین افراد برای جذب سرمایه‌گذار و انجام کارهای حاکمیت-شرکتی بود، در پلتفرم نوار در جایگاه مناسبی قرار گرفته بود. برای ما جذاب بود که در بازاری فعالیت می‌کردیم که دو سوی آن در حال رشد بود. مجموع بازار در آن زمان بازار کوچکی به حساب می‌آمد و ما باید آینده را به سرمایه‌گذاران ارائه می‌دادیم. در ادامه ما مجبور شدیم بخشی از سرمایه‌ را برای اینکه چرخ این بازار راه بیفتاد در تولید محتوا هزینه کنیم و در برنامه اولیه چنین هزینه‌ای پیش‌بینی نشده بود. دو دوره اول جذب سرمایه که توسط سرآوا و صندوق توسعه فناوری‌های نوین انجام شده بود، ساختار اولیه نوار را شکل داد. سرمایه تزریقی بعدی از سوی شرکت پومگرانات بود. این موضوع با یک دید و افق بلند مدت اتفاق افتاد. برنامه برای تزریق سرمایه‌های بعدی هم بود که ما به مسئله خروج آمریکا از برجام رسیدیم که کار را سخت کرد. در واقع شاید بتوان گفت اوج نوار در همین دوره بود که سرمایه خارجی جذب شد و سپس مؤسسین نوار یک خروج داشتند که آن زمان در اکوسیستم استارتاپی اتفاق جالبی بود. این سرمایه‌گذاری که به شکل یورویی بود باعث شد نوار در آن زمان شتاب خوبی پیدا کند و از سویی دیگر این جذب سرمایه اعتباری برای نوار بود. شرکت پومگرانات به شکل مستقیم در هیئت‌مدیره ما هم حضور داشت و مجموعه راهنمایی‌ها و مشورت‌هایی که داشتند به ما کمک کرد در بازاری که نیاز به فرهنگ‌سازی داشت روند رشدمان را تثبیت کنیم.

    بعد از اینکه حمید از ایران رفت و من جایگزین شدم، طی یک سال رشد خیلی خوبی داشتیم که حدود ۶ الی ۷ ماه پس از سرمایه‌گذاری پومگرانات بود. رشد دو برابری درآمد به ما کمک کرد بتوانیم سراغ جذب راند سوم سرمایه برویم که در این مرحله همه سرمایه‌گذاران شرکت کردند. پس از آن ما با مشکل برجام مواجه شدیم و شرایط کلاً سخت شد. پس از آن هم کرونا آمد و… . در مجموع ما فراز و فرودهای زیادی داشتیم؛ مخصوصاً اینکه بیش از ۵۰درصد سهام را در اختیار سرمایه‌گذاران قرار دادیم اما رفتار حرفه‌ای در هیئت‌مدیره و مجامع و بازگذاشتن دست مؤسسین منجر به این شد که پلتفرم نوار کار خود را ادامه دهد و مشکلی در فرایندهای سازمانی نداشته باشد. اگر این رفتارهای حرفه‌ای نبود هر استارتاپ‌ دیگری در سایز ما با ۹ سهام‌دار و سه دوره جذب سرمایه و در بازاری که رشد آن در حال کند شدن بود، حتماً شکست می‌خورد. اما علاقه‌ای که ما به ادامه دادن داشتیم به ما کمک کرد که سراغ یک بریدج‌راند برویم و روی رشد نوار تمرکز کنیم؛ همه این موارد باعث شد که ما برگردیم و بخواهیم سهام بخریم و ۱۰ سال دیگر روی نوار کار کنیم.

    اگر با دید امروز به گذشته برمی‌گشتید، کدام تصمیم‌هایتان را تغییر می‌دادید؟

    صباحت:‌ من خودم به شخصه چون بیشتر در حوزه فنی دخیل بودم، شاید عرضه اولیه را با یک روش راحت‌تر و غیر ایده‌آل‌تر انجام می‌دادیم. به‌عبارت دیگر تلاش می‌کردیم فاصله‌ای که بین ایده تا لانچ اولیه وجود دارد را کاهش دهیم تا بتوانیم آن بازخورد اولیه را خیلی زودتر دریافت کنیم. زمانی که هنوز بازاری شکل نگرفته است و هنوز کاربران آن به خوبی شناخته نشده‌اند، پلتفرم در روند خودش نیاز به بازنویسی کلی خواهد داشت و چه بهتر که ارائه اولیه زودتر انجام شود تا بتوان بازخورد بهتری درباره نیازی که کاربران دارند، به دست آورد.

    آیا این را فقط برای پلتفرم‌هایی که قرار است وارد یک بازار جدید شوند توصیه می‌کنید یا به شکل کلی فکر می‌کنید این مرحله باید در سایر حوزه‌ها نیز سریع‌تر اتفاق بیفتد؟

    صباحت: برای هر کار جدیدی این موضوع را به نظرم باید در نظر گرفت. البته در حال حاضر اگر بخواهیم کار جدیدی روی نوار انجام دهیم این کار خیلی سخت‌تر است؛ چرا که در حال حاضر کاربران پایه‌ای داریم که باید ملاحظه آنها را بکنیم و این امکان وجود ندارد که برخی از کیفیت‌ها را فدا کنیم تا زودتر به نتیجه برسیم. اما در چند سال اخیر هم این وجود داشته که هر چیز جدیدی را که خواستیم تست کنیم، سعی کردیم که در مرحله اول، آن شکل ابتدایی و پایه‌ای را که قرار است نیاز اصلی را جواب دهد پایه‌ریزی کنیم و براساس بازخوردی که می‌گیریم محصول را توسعه دهیم و به شاخ و برگ آن بیافزاییم.

    شربتیان: در گذشته ما برای مثال در زمینه فیچر امانت دادن کتاب همین روش را به‌کار بردیم و تست گرفتیم. در دو سال اخیر نیز برخی از بازارهای جدیدی که می‌خواهیم وارد آن شویم تست کرده‌ایم به این شکل که یک لانچ کوتاه مدت داشته‌ایم و بازخورد گرفته‌ایم. این تغییر رویه به ما کمک کرده که نسبت به محصولی که می‌خواهیم ارائه دهیم، مطمئن‌تر باشیم.

    در زمینه کسب‌وکاری اگر به قبل برمی‌گشتید چه تغییراتی را انجام می‌دادید؟

    شربتیان: در صحبتی کهبا بنیان‌گذاران دیگر کسب‌وکارها درباره همین موضوع داشتیم، آنها می‌گفتند احتمالاً اگر به گذشته برمی‌گشتند، وارد بازاری که اندازه آن زیر ‍۱۰۰۰ میلیارد تومان است نمی‌شدند و احتمالاً از یک سالی به بعد در ایران به فعالیت خود ادامه نمی‌دادند و کسب‌وکار را در خارج ادامه می‌دادند و همچنین سهم زیادی به سرمایه‌گذار نمی‌دادند. اما در حال حاضر که من و آرش خودمان را می‌بینیم، ما همه این کارها را انجام دادیم و برایمان ارزشی به‌وجود آمده است؛ ما در ایران کسب‌وکار خود را ادامه دادیم و در یک بازار و صنعت متمرکز بوده‌ایم. با سهام‌داران بزرگ و درجه یکی در ایران کار کردیم که هیئت‌مدیره ما حضور داشته‌اند و تجربه‌مان به نسبت سایز کسب‌وکارمان خیلی متفاوت و خاص شده است. ما همه این کارها را انجام دادیم چون برایمان ارزش بوده و در حال حاضر پشیمان نیستیم و فکر می‌کنیم یک بازار باارزش ساخته‌ایم که این امکان را دارد در بخش‌های نوآورانه‌تری توسعه پیدا کند. ما دوباره ریسک کرده‌ایم از این کسب‌وکار سهم خریده‌ایم و مسئولیت مدیریتش را برعهده گرفته‌ایم و در حال حاضر نیز یک دید بلندمدت داریم. همه این تصمیم‌ها می‌توانست جور دیگری اتفاق دیگری بیفتد و ارزش‌های دیگری را بسازد و نتایج متفاوتی را رقم بزند. اما هر سال که با یکدیگر فکر می‌کردیم در جواب اینکه ادامه دهیم یا نه، همیشه پاسخ ما آگاهانه مثبت بوده است و به نقاط بعدی که می‌توانیم سمت آن برویم و برایمان جذاب بوده فکر کرده‌ایم. برخی اوقات هم بوده که دوست داشتیم به شکل دیگری عمل کنیم اما تا آن تجربه اتفاق نمی‌افتاده این آگاهی که امروز داریم رخ نمی‌داده است؛ مثل مذاکره کردن با یک سرمایه‌گذار خاص یا توسعه دادن شرکت قبل از ورود پول سرمایه‌گذار که بسیار کار پرریسکی است که ما تاکنون دوبار این کار را انجام داده‌ایم؛ اما به هر حال با توجه به شرایط موجود کار منطقی‌ای نیست.

    حمیدرضا شربتیان، مدیرعامل و هم‌بنیان‌گذار نوار

    یکی از مهم‌ترین خبرهایی که درباره پلتفرم نوار اخیراً شاهد بودیم، خروج سرآوا از آن بود؛ نهایی شدن این خروج نزدیک به دوسال به طول انجامید، دلیل این تأخیر چه بود و تجربه مسیری که با سرآوا پیمودید به چه شکل بود؟

    شربتیان: به لحاظ منطقی آدم فکر نمی‌کند که چنین اتفاقی بخواهد دو سال زمان ببرد. البته ما این تجربه هم داشتیم که پس از توافق ورود سرمایه، تزریق سرمایه با تأخیر اتفاق می‌افتد که متأسفانه تبدیل به امری رایج در بازار ایران شده است. در بازار خارج از ایران که مطمئن است، تورم به این شکل وجود ندارد و البته رقابتی‌تر است، روند تزریق سرمایه در کمتر از دو یا سه ماه اتفاق می‌افتد. ما تجربه تزریق با تأخیر ۶ الی ۹ ماه را تجربه کرده بودیم. برنامه‌مان این بود که پس از توافق کردن و گرفتن مصوبه مجمع در ۶ ماه جابجایی سهام انجام شود. البته این را هم تصحیح کنم که اینجا فقط موضوع سرآوا نبود. ما ۹ سهام‌دار بودیم که با هم‌آوا، سرآوا، تریپل‌آی‌سی، پومگرانات و صندوق توسعه فناوری‌های نوین توافق کردیم که سهم‌شان را بفروشند و از ترکیب سهام‌داری خارج شوند. با اینکه پیش‌بینی می‌کردیم که این کار به لحاظ حقوقی حتی پس از گرفتن مصوبه مجمع کاری زمان‌بر است اما پیش‌بینی ما برای ۶ ماه بود اما مسائلی مانند وجود سهام‌دار ایرانی و خارجی در ترکیب و تعدد سهام‌داران و اتفاق‌هایی مانند تغییر قانون پرداخت مالیات انتقال سهام باعث شد که در نهایت در دومین سالگرد توافق خروج واقعی اتفاق بیفتد. سرآوا هم در اسفند ماه سال گذشته خبر خروج خود را اعلام کرده بود. سرآوا آن زمان تا مرحله دریافت پول سهام جلو رفته بود اما صورت‌جلسه انتقال سهام ثبت نشده بود. در مهرماه بود که با ثبت این صورت‌جلسه از نوار خارج شدند. اما این فرایند خیلی عجیب و پیچیده بود و ما برنامه‌هایی برای تغییر لاین‌های کسب‌وکار شرکت و جذب سرمایه داشتیم که همه این موارد عقب افتاد اما مسئله‌ای نبود که بخواهیم بگوییم مشکل یکی از سهام‌داران بوده است.

    این عجیب بودن شرایط انتقال سهام چه اندازه‌اش به بستر حقوقی و رگولاتوری کشور بر‌می‌گردد؟

    شاید ۷۰ درصد این مسئله به دلیل ترکیب سهام‌داری ما بود و ۳۰ درصد هم به‌خاطر وضعیت قوانین بود. به طور کلی در ایران به سرمایه‌گذار خارجی به چشم یک چیز اضافه نگاه می‌شود. برای مثال اگر سامانه‌ای برای مالیات یا هر حوزه‌ دیگری که در زمینه شرکت‌داری وجود دارد، توسعه داده می‌شود به طور کلی سهام‌دار خارجی دیده نمی‌شود. سهام‌داران خارجی ما نمی‌توانستند وارد سامانه‌ شوند و برای مثال مالیات خود را پرداخت کنند. به هر حال طولانی شدن روند انتقال سهام برای خود ما هم دشوار بود اما به دلیل اینکه باور داشتیم کاری که در آینده می‌خواهیم انجام دهیم، ارزش این سختی‌ را دارد، صبر کردیم و پلتفرم نوار هم در این دو سال توانست رشد کند، لاین کسب‌وکاری جدید خود را آغاز کرد و تیم خود را توسعه داد؛ هر چند در این مدت ما امکان جذب سرمایه جدیدی را نداشتیم.

    در حال حاضر ترکیب سهام‌ در نوار به چه شکل است؟

    ۷۰ درصد سهام نوار به سهام‌داران سرمایه‌گذار تعلق داشت که همه این سهام توسط مؤسسین و یک شریک دیگر خریداری شد که به‌زودی درباره این شریک صحبت می‌کنیم. ما در آینده یک برنامه ادغام پیش رو داریم و قرار است زودتر اتفاق عملیاتی آن بیفتد و لانچ صورت گیرد.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

    برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.